ratafia

/rætʌˈfiːə//ˌrætəˈfɪə/

معنی: نان شیرینی بادامی، مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
معانی دیگر: (مشروب الکلی دارای طعم بادام تلخ) راتافیا، ratafee مشروب الکلی مخلوط با بادام تل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a sweet cordial or liqueur flavored with almonds, fruit kernels, or fruit.

(2) تعریف: a biscuit or macaroon flavored with such a cordial.

جمله های نمونه

1. The result of this experiment showing that the ratafia which is vaccinating by 0. 08%'s the NO. 2 Angel yeast hig. . .
[ترجمه گوگل]نتیجه این آزمایش نشان می دهد که راطفیایی که در حال واکسینه شدن است 08/0 درصد NO دارد 2 فرشته مخمر
[ترجمه ترگمان]نتیجه این آزمایش نشان می دهد که ratafia که با صفر شروع می شود % s شماره شماره ۲ Angel yeast
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Use it processed fruit juice, ratafia, jam, etc have full-bodied soft dates kiwi peculiar smell, which is very popular.
[ترجمه گوگل]استفاده از آن آب میوه های فرآوری شده، راطفیا، مربا و غیره دارای بوی خاص کیوی خرمای نرم است که بسیار محبوب است
[ترجمه ترگمان]از آن عصاره میوه های فرآوری شده، ratafia، مربا و غیره استفاده کنید و به بوی خاصی از بدن کیوی، که بسیار مشهور است، استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Making the composites ratafia, depend on mainly raw material Yacon and aloe.
[ترجمه گوگل]ساخت کامپوزیت های راتافیا عمدتاً به مواد خام یاکون و آلوئه بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]ساخت کامپوزیت ها به طور عمده به مواد خام Yacon و آلوئه ورا بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Police just started only to held responsible him to drink, he said that has drunk 3glasses of ratafia .
[ترجمه گوگل]پلیس فقط شروع به مسئول دانستن او برای نوشیدن کرد، او گفت که 3 لیوان راتفیا نوشیده است
[ترجمه ترگمان]او گفت که پلیس فقط شروع کرده است که او را مسیول نوشیدن کند او گفت که سه لیوان مشروب نوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Should not be too fierce, the red wine is the best choice, may also classify plants the ratafia, in brief, looks like romantically is most important.
[ترجمه گوگل]نباید خیلی تند باشد، شراب قرمز بهترین انتخاب است، همچنین ممکن است گیاهان را طبقه بندی کند، راطافیا، به طور خلاصه، به نظر می رسد عاشقانه مهم ترین است
[ترجمه ترگمان]اگر بیش از حد شدید نباشد، شراب قرمز بهترین انتخاب است، همچنین ممکن است گیاهان را طبقه بندی کند، به طور خلاصه، به نظر می رسد که رابطه عاشقانه ای مهم تر از همه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Presently, Cabriere is the only farm in South Africa to produce Ratafia.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، Cabriere تنها مزرعه در آفریقای جنوبی است که Ratafia تولید می کند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، Cabriere تنها مزرعه در آفریقای جنوبی است که Ratafia تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The captain before leaving, girl with local, with tears in the chocolate, coffee, ratafia, bubble fu such things to the captain made a cold cake, the captain put this cold cake brought to the boat.
[ترجمه گوگل]ناخدا قبل از رفتن، دختر با محلی، با اشک در شکلات، قهوه، راطفیا، حباب فو چنین چیزهایی به ناخدا یک کیک سرد درست کرد، کاپیتان این کیک سرد را به قایق آورد
[ترجمه ترگمان]سروان پیش از رفتن، دختر با اشک های خود را در شکلات، قهوه، قهوه و bubble که برای ناخدا کیک سرد درست کرده بود، گذاشت، سروان این کیک سرد را به قایق آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نان شیرینی بادامی (اسم)
marchpane, ratafee, ratafia

مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ (اسم)
ratafee, ratafia

پیشنهاد کاربران

بپرس