rat snake

/ˈrætˈsneɪk//rætsneɪk/

(جانورشناسی) مار موش خوار (جنس elaphe که نازهرین و بومی آمریکای شمالی است)، مار موش خوار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several nonpoisonous snakes of North America and Eurasia that eat rodents and other small mammals.

جمله های نمونه

1. I suppose that ferrets are no more unusual as pets than rats, snakes and goodness only knows what else.
[ترجمه گوگل]گمان می‌کنم که موش‌های صحرایی به‌عنوان حیوانات خانگی غیرعادی‌تر از موش‌ها، مارها نیستند و خیر تنها می‌داند چه چیز دیگری
[ترجمه ترگمان]به نظر من که راسو به اندازه موش خانگی غیر معمولی نیستند، مارها و خدا فقط چیزهای دیگر را می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I saw this grey rat snake eat a bird that it caught just above a feeder near my deck in Tallahassee, FL.
[ترجمه گوگل]من این مار موش خاکستری را دیدم که پرنده ای را می خورد که درست بالای یک تغذیه کننده در نزدیکی عرشه من در تالاهاسی، فلوریدا صید کرد
[ترجمه ترگمان]من دیدم که مار موش خاکستری یک پرنده را خورد که درست بالای یک سکوی کنار عرشه من در Tallahassee و FL گیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Used to own a pet rat snake. Therefore had no problem shooting the snake scene in Alexander (200.
[ترجمه گوگل]برای داشتن یک مار موش خانگی استفاده می شود بنابراین مشکلی برای فیلمبرداری از صحنه مار در اسکندر (200) نداشت
[ترجمه ترگمان]عادت داشت که یک موش خانگی موش خانگی داشته باشد بنابراین، هیچ مشکلی در عکاسی از صحنه مار در اسکندر (۲۰۰)وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Japanese Rat Snake is an innocuous kind of snakes.
[ترجمه گوگل]مار موش ژاپنی نوعی مار بی خطر است
[ترجمه ترگمان]مار موش ژاپنی نوعی از مارها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The corn snake, also known as the red rat snake, is by far the easiest to keep, and most docile snake in the pet trade.
[ترجمه گوگل]مار ذرت که به عنوان مار موش قرمز نیز شناخته می شود، راحت ترین و مطیع ترین مار در تجارت حیوانات خانگی است
[ترجمه ترگمان]مار ذرت که به مار موش قرمز مشهور است، راحت ترین راه برای نگه داشتن و most مار در تجارت حیوانات خانگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is his domain and the king cobra's favorite meal is rat snake.
[ترجمه گوگل]این قلمرو اوست و غذای مورد علاقه شاه کبرا مار موش است
[ترجمه ترگمان]این قلمرو او و غذای مورد علاقه پادشاه مار موش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Leonard Sonnenschein, the president of the World Aquarium in St Louis, holds We, a two-headed albino rat snake.
[ترجمه گوگل]لئونارد سوننشاین، رئیس آکواریوم جهانی در سنت لوئیس، ما، یک مار موش آلبینو دو سر را در آغوش گرفته است
[ترجمه ترگمان]لئونارد Sonnenschein، رئیس آکواریوم جهان در سنت لوییس، یک مار موش صحرایی دو سر را در دست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Days later, when an eight-inch snake crawled across her bed, she screamed. Finally, after stepping on a baby black rat snake, she moved.
[ترجمه گوگل]چند روز بعد، وقتی یک مار هشت اینچی روی تخت او خزیده بود، او فریاد زد سرانجام پس از پا گذاشتن روی بچه مار موش سیاه رنگ، حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]چند روز بعد، وقتی یک مار سانتی متر روی تختش می خزید، جیغ کشید بالاخره، بعد از آن که سوار یک مار موش سیاه شد، حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس