rastafarian


(کشور جامائیکا) فرقه ی راستافار (rasta هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a member of a black Jamaican religious cult that regards the late emperor Haile Selassie as a messiah and Africa as the Promised Land to which all blacks will ultimately return.
صفت ( adjective )
مشتقات: Rastafarianism (n.)
• : تعریف: of or relating to the cult of Rastafarianism.

جمله های نمونه

1. He was one of the few thousand committed Rastafarians in South Africa.
[ترجمه گوگل]او یکی از چند هزار راستافاری متعهد در آفریقای جنوبی بود
[ترجمه ترگمان]او یکی از معدود thousand بود که در آفریقای جنوبی مرتکب جرم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Bob Marley popularized reggae music, along with the Rastafarian religion, to the world outside Jamaica. He did so, moreover, with a nearly messianic fervor and aplomb.
[ترجمه گوگل]باب مارلی موسیقی رگی را همراه با مذهب راستافاریان در جهان خارج از جامائیکا رایج کرد علاوه بر این، او این کار را با شور و شوق تقریباً مسیحایی انجام داد
[ترجمه ترگمان]باب مارلی موسیقی رگی را همراه با مذهب Rastafarian به دنیای خارج از جاماییکا مشهور کرد علاوه بر این، او هم با نوعی شور و شور و اشتیاق بیشتر، چنین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Marley was a Rastafarian. As such, he was a vegetarian and believed that marijuana (ganga), is a sacred herb. Rastafarians do not cut their hair.
[ترجمه گوگل]مارلی یک راست افاری بود به این ترتیب، او یک گیاهخوار بود و معتقد بود که ماری جوانا (گانگا)، یک گیاه مقدس است راست افاریان موهای خود را کوتاه نمی کنند
[ترجمه ترگمان]نامش a بود به این ترتیب، او یک گیاهخوار بود و معتقد بود که ماری جوانا (ganga)یک گیاه مقدس است Rastafarians موی خود را کوتاه نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Rastafarian life usually includes vegetarianism, the wearing of dreadlocks, and the smoking of marijuana.
[ترجمه گوگل]زندگی راستافاریان معمولاً شامل گیاهخواری، پوشیدن دمپایی و کشیدن ماری جوانا می شود
[ترجمه ترگمان]زندگی Rastafarian معمولا شامل گیاه خواری، پوشیدن of، و کشیدن ماری جوانا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Outwardly, the most curious aspect of Neon Prophet is that none of them are Rastafarian.
[ترجمه گوگل]از نظر ظاهری، کنجکاوترین جنبه نئون پیامبر این است که هیچ کدام از آنها رستافاری نیستند
[ترجمه ترگمان]ظاهرش نشان می دهد که مهم ترین جنبه پیام امروز Neon این است که هیچ یک از آن ها Rastafarian نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He is a big fan of reggae music and the late Bob Marley, a follower of the Rastafarian religion.
[ترجمه گوگل]او از طرفداران پر و پا قرص موسیقی رگی و باب مارلی فقید پیرو مذهب راستافاریان است
[ترجمه ترگمان]او طرفدار موسیقی رگی است و نام باب مارلی نیز پیرو مذهب Rastafarian است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Never seen him without his crash helmet on; could be an albino or a Rastafarian for all he knew.
[ترجمه گوگل]هرگز او را بدون کلاه ایمنی ندیدم با تمام آنچه می دانست می تواند یک آلبینو یا یک راست افاری باشد
[ترجمه ترگمان]هرگز او را بدون کلاه crash ندیده بود؛ می توانست یک albino یا یک Rastafarian باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If you can be just a little bit clued-up and not be Rastafarian with dreadlocks, you can not fail.
[ترجمه گوگل]اگر بتوانید کمی سربلند باشید و راست افرینی با dreadlocks نباشید، نمی توانید شکست بخورید
[ترجمه ترگمان]اگر فقط کمی مطلع شده باشید و با dreadlocks صحبت نکنید، نمی توانید شکست بخورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But despite all the T-shirts, the mugs and the many iconic images of the pot-smoking, soccer-mad Rastafarian, there is a sense his star could be beginning to fade.
[ترجمه گوگل]اما با وجود تمام تی شرت ها، لیوان ها و بسیاری از تصاویر نمادین از رستافاریان دیوانه فوتبال در حال سیگار کشیدن، این حس وجود دارد که ستاره او شروع به محو شدن کرده است
[ترجمه ترگمان]اما علی رغم تمام the، فنجان ها و بسیاری از تصاویر نمادین دیگ - سیگار، Rastafarian دیوانه فوتبال، یک حس وجود دارد که ستاره او می تواند شروع به محو شدن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He refused to cut his hair due to his Rastafarian beliefs.
[ترجمه گوگل]او به دلیل اعتقادات رستافاری از کوتاه کردن موهایش خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]او از بریدن موهایش به خاطر اعتقادات Rastafarian خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The man was Jaron Lanier, a round guy with a mop of rastafarian dreadlocks and a funny giggle, who always reminds me of Big Bird.
[ترجمه گوگل]آن مرد Jaron Lanier بود، مردی گرد با خرچنگ های رستافاریایی و قهقهه خنده دار، که همیشه مرا به یاد بیگ برد می اندازد
[ترجمه ترگمان]این مرد، Jaron Lanier، با یک دسته جارو، یک دسته جارو و خنده خنده دار که همیشه مرا یاد یک پرنده گنده می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• member of the jamaican religion of rastafarianism (aspires to freedom and equality of black people and holds that the messiah is present)
pertaining to the rastafarian religion (sect that originated in jamaica)
a rastafarian is a believer in a religion that originated in jamaica. rastafarians worship a former emperor of ethiopia, haile selassie, as god. count noun here but can also be used as an adjective. e.g. reggae groups tended to sing about the rastafarian religion.

پیشنهاد کاربران

جنبش مذهبی و سیاسی است که در جامائیکا در دهه 1930 آغاز شد و توسط بسیاری از گروه ها در سراسر جهان پذیرفته شد. مسیحیت پروتستان، عرفان، و آگاهی سیاسی آفریقایی را ترکیب می کند.
راستافاری ( Rastafari ) یک جنبش ضد استعماری بوده که بعدها به یک ایدئولوژیِ معنوی ( از دین ابراهیمی ) بر پایهٔ دیدگاه های آفریقایی تبدیل گردید. که در جامائیکا توسعه یافته. این آیین به دنبالِ تاج گذاریِ هایله سلاسی در سال ۱۹۳۰ در اتیوپی پایه ریزی شد. گاهی این جنبش به شکلِ یک دین نیز توصیف شده است اما از سویِ بسیاری از پیروانش به عنوانِ یک راه زندگی شرح داده شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع: ویکی پدیا

بپرس