1. He fell back into the water, his breath rasping in his heaving chest.
[ترجمه گوگل]دوباره داخل آب افتاد، نفسش در سینهاش تند تند میزد
[ترجمه ترگمان]او دوباره به آب افتاد، نفسش در سینه حبس شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او دوباره به آب افتاد، نفسش در سینه حبس شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I heard his breath rasping in his chest.
[ترجمه گوگل]صدای تند نفسش را در سینه اش شنیدم
[ترجمه ترگمان]صدای نفس او را در سینه اش شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدای نفس او را در سینه اش شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His first touch was to turn David Bardsley's rasping free-kick, which followed Southall's dismissal, round a post.
[ترجمه گوگل]اولین لمس او این بود که ضربه ایستگاهی تند و تیز دیوید باردسلی را که پس از اخراج ساوتهال انجام شد، برگرداند
[ترجمه ترگمان]اولین تماس او این بود که دیوید Bardsley را آزاد کند - ضربه آزاد، که به دنبال عزل Southall، دور یک پست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اولین تماس او این بود که دیوید Bardsley را آزاد کند - ضربه آزاد، که به دنبال عزل Southall، دور یک پست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He could hardly hear his thoughts above the rasping of his breath.
[ترجمه گوگل]او به سختی می توانست افکارش را بالاتر از صدای تند نفسش بشنود
[ترجمه ترگمان]به زحمت می توانست افکارش را از صدای بلند نفسش بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به زحمت می توانست افکارش را از صدای بلند نفسش بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He began to cough in rasping barks that became horribly convulsive before eventually subsiding.
[ترجمه گوگل]او شروع به سرفه کردن با پارس های خفن کرد که به طرز وحشتناکی تشنجی شد و در نهایت فروکش کرد
[ترجمه ترگمان]شروع به سرفه کرد و با خشم و شدت هرچه تمام تر به سرفه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شروع به سرفه کرد و با خشم و شدت هرچه تمام تر به سرفه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I heard John's voice rasping in the other room.
[ترجمه گوگل]صدای جان را در اتاق دیگر شنیدم
[ترجمه ترگمان]صدای جان را در اتاق دیگر شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدای جان را در اتاق دیگر شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A rasping lick on the martyr's hand and the caramel was gone.
[ترجمه گوگل]لیس خش خش روی دست شهید و کارامل از بین رفت
[ترجمه ترگمان]کف دست شهید شده و کارامل از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کف دست شهید شده و کارامل از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It is a zone concerned entirely with rasping meat from bones or with cleaning fur.
[ترجمه گوگل]این منطقه ای است که به طور کامل مربوط به جدا کردن گوشت از استخوان یا تمیز کردن خز است
[ترجمه ترگمان]آن منطقه ای است که به طور کامل با حمل گوشت از استخوان و یا با تمیز کردن خز مربوط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن منطقه ای است که به طور کامل با حمل گوشت از استخوان و یا با تمیز کردن خز مربوط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Piercing, piercing whistling rasping through teeth, could easily be heard over engine.
[ترجمه گوگل]سوراخ کردن، سوت سوراخدار که از میان دندانها میپیچد، به راحتی از روی موتور شنیده میشد
[ترجمه ترگمان]صدای نافذ و نافذ whistling که از میان دندان هایش شنیده می شد به آسانی می توانست صدای موتور را بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدای نافذ و نافذ whistling که از میان دندان هایش شنیده می شد به آسانی می توانست صدای موتور را بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Rasping is entirely painless and many horses even appear to enjoy the experience.
[ترجمه گوگل]راسپینگ کاملاً بدون درد است و حتی به نظر می رسد که بسیاری از اسب ها از این تجربه لذت می برند
[ترجمه ترگمان]rasping کاملا بی درد سر است و بسیاری از اسب ها حتی به نظر می رسد که از این تجربه لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]rasping کاملا بی درد سر است و بسیاری از اسب ها حتی به نظر می رسد که از این تجربه لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He lowered his head into his hands, fingers rasping whiskers.
[ترجمه گوگل]سرش را بین دستانش فرو کرد و انگشتانش سبیل هایش را به صدا درآوردند
[ترجمه ترگمان]سر خود را میان دو دست فرو برد و با آن دو دست سبیل و سبیل خود را در میان دو دست فرو برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سر خود را میان دو دست فرو برد و با آن دو دست سبیل و سبیل خود را در میان دو دست فرو برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Then I heard a voice rasping in my head.
[ترجمه گوگل]بعد صدایی در سرم شنیدم
[ترجمه ترگمان]بعد صدایی با صدای بلند در سرم شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد صدایی با صدای بلند در سرم شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There was a strange rasping noise coming from over the next rise.
[ترجمه گوگل]صدای خفن عجیبی از طلوع بعدی می آمد
[ترجمه ترگمان]صدای گوش خراش عجیبی از بالای تپه بلند به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدای گوش خراش عجیبی از بالای تپه بلند به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Bernice sucked in air with a rasping gasp that hurt her throat.
[ترجمه گوگل]برنیس با نفس نفس زدنی که به گلویش آسیب می رساند هوا را مکید
[ترجمه ترگمان]هرماینی نفس عمیقی کشید و نفسش را در سینه حبس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هرماینی نفس عمیقی کشید و نفسش را در سینه حبس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. As he went, his sword came rasping from the sheath.
[ترجمه گوگل]همانطور که او می رفت، شمشیرش از غلاف می پیچید
[ترجمه ترگمان]همچنان که می رفت، شمشیرش از غلاف به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنان که می رفت، شمشیرش از غلاف به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید