raspberry

/ˈræzˌberi//ˈrɑːzbəri/

معنی: تمشک
معانی دیگر: (گیاه شناسی) تمشک سیاه، توت زمینی(جنس rubus از خانواده ی rose)، میوه ی توت مانند این گیاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: raspberries
(1) تعریف: any of a group of often prickly plants of the rose family.

(2) تعریف: the sweet berrylike fruit of this plant.

(3) تعریف: a deep pinkish red or reddish purple color.

(4) تعریف: a splattering noise made by protruding the tongue from between closed lips and blowing, used as an insult; Bronx cheer.

جمله های نمونه

1. She spread the toast thinly with raspberry jam.
[ترجمه شان] او بر روی نان برشته، مربای تمشک مالید.
|
[ترجمه گوگل]نان تست را نازک با مربای تمشک پخش کرد
[ترجمه ترگمان]نان برشته را با مربای تمشک پهن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She blew a raspberry at him as he drove off.
[ترجمه بهزاد] او ( دختر ) هنگام فرار کردن، به او ( پسر ) با دهانش صدای شیشکی کشیدن درآورد.
|
[ترجمه گوگل]هنگام رانندگی، تمشک را به سمت او پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]همچنان که می راند، یک تمشک را به سوی او پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She won first prize for her raspberry jam at the Mitchell county fair.
[ترجمه گوگل]او جایزه اول را برای مربای تمشک خود در نمایشگاه شهرستان میچل دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]اون اولین جایزه her رو توی نمایشگاه \"میچل county\" برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The boy turned and blew a raspberry at the teacher before running off.
[ترجمه Mojjy] پسر قبل از فرار کردن تمشکی را به سمت معلم انداخت
|
[ترجمه گوگل]پسر برگشت و قبل از فرار یک تمشک به معلم زد
[ترجمه ترگمان]پسرک برگشت و یک تمشک را قبل از اینکه فرار کند، به سمت معلم فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The teacher got a raspberry as she turned her back.
[ترجمه گوگل]معلم همانطور که پشتش را برگرداند تمشک گرفت
[ترجمه ترگمان]استاد به محض اینکه او را برگرداند یک تمشک گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The jury awarded him the libel raspberry - a halfpenny - so he was forced to pay for the whole action.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه به او تمشک افترا - نیم پنی - اهدا کرد، بنابراین او مجبور شد تمام هزینه را بپردازد
[ترجمه ترگمان]اعضای هیئت منصفه به او جایزه libel و نیم پنی داده بودند بنابراین او مجبور شد تمام این کارها را بپردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For dessert, I dig into the raspberry bread pudding.
[ترجمه گوگل]برای دسر، من در پودینگ نان تمشک فرو می کنم
[ترجمه ترگمان]برای دسر، من به دسر کیک توت فرنگی درست می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Its 1993 syrah, offers deep black raspberry flavors and a firm structure, bolstered by 20 percent petite sirah.
[ترجمه گوگل]سیره 1993 آن، طعم‌های تمشک سیاه عمیق و ساختار محکمی را ارائه می‌دهد که با 20 درصد سیره کوچک تقویت شده است
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹۳ میلادی، flavors طعم تمشک سیاه و یک ساختار محکم، که توسط ۲۰ درصد petite petite تقویت شد، ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Raspberry fool with dollops of cream.
[ترجمه گوگل]احمق تمشک با دوپه های خامه
[ترجمه ترگمان] \"یه احمق با کرم\" کرم cream
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Add the raspberry vinegar, which will prevent the dressing from being too sweet.
[ترجمه شان] سرکه تمشک را نیز بیفزایید، که از شیرین شدن بیش از حد مخلفات غذا ( مانند سالاد و غیره ) جلوگیری می کند.
|
[ترجمه گوگل]سرکه تمشک را اضافه کنید، که از شیرین شدن سس جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]تمشک را نیز اضافه کنید، که این کار باعث می شود که تعویض لباس بیش از حد شیرین باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I could not improve upon the raspberry.
[ترجمه گوگل]من نتوانستم در مورد تمشک پیشرفت کنم
[ترجمه ترگمان]بیش از این نمی توانستم به the غلبه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The thicket still contained remnants of the raspberry and blackberry patches that always come in right after a clearcut.
[ترجمه گوگل]این انبوه همچنان حاوی بقایایی از تکه های تمشک و توت سیاه بود که همیشه بلافاصله پس از پاکسازی وارد می شوند
[ترجمه ترگمان]انبوه درختان هنوز بقایای تمشک و توت سیاه دیده می شدند که همیشه بعد از یک لحظه آشکار می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She'd bought a pot of raspberry jam that had turned out to be bad.
[ترجمه گوگل]او یک قابلمه مربای تمشک خریده بود که بد بود
[ترجمه ترگمان]یک قوری مربای تمشک خریده بود که به نظر بد می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تمشک (اسم)
raspberry, razz

انگلیسی به انگلیسی

• any of several varieties of small prickly bush from the genus rubus; small berrylike fruit which grows on this bush
a raspberry is a small, soft, red fruit that grows on bushes.
if someone blows a raspberry, they make a sound by putting their tongue out and blowing, in order to insult someone or to make fun of them.

پیشنهاد کاربران

raspberry ( n ) ( r�zˌbɛri ) =a small dark red soft fruit that grows on bushes
raspberry
🔊 دوستان دقت کنید که تلفظ درست این کلمه در انگلیسی امریکن {رَزبِری} و در انگلیسی بریتیش {رازبِری} می باشد ( حرف p سایلنت است )
اسامی میوه های مختلف به انگلیسی:
apple = سیب 🍏 🍎
seed ( American ) / pip ( British ) = تخم سیب
pear = گلابی 🍐
banana = موز 🍌
grape = انگور 🍇
watermelon = هندوانه 🍉
...
[مشاهده متن کامل]

melon = خربزه، ملون
cantaloupe = طالبی
honeydew melon = طالبی
❗️لطفا برای مشاهده تفاوت این دو طالبی، عکس های هر کدام را در گوگل سرچ و مشاهده کنید
plum = آلو
greengage = آلو سبز
apricot = زردآلو
peach = هلو 🍑
nectarine = شلیل
cherry = گیلاس 🍒
sour cherry = آلبالو
fig = انجیر
persimmon = خرمالو
mango = انبه 🥭
pineapple = آناناس 🍍
avocado / avocado pear = آووکادو 🥑
strawberry = توت فرنگی 🍓
blueberry = بلوبری
blackberry / bramble ( British ) = توت سیاه
raspberry = تمشک
❗️بعضی جا ها هر دو کلمه رو تمشک معنا کردند. برای مشاهده تفاوت این دو، لطفا هم blackberry و هم raspberry رو در گوگل سرچ کنید و تصاویر هر کدام رو مشاهده کنید
orange = پرتقال
tangerine = نارنگی 🍊
clementine = نارنگی یافا
lemon = لیمو 🍋
lime = لیمو ترش
pomegranate = انار
kiwi / kiwi fruit = کیوی 🥝
quince = به
stone ( British ) / pit ( American ) = هسته میوه

تمشک
raspberry
به جز تمشک، شیشکی کشیدن هم معنی میده.
کم رنگ تر از رنگ آجری, نوعی قرمز مایل به کرم یا مایل به گلبهی

بپرس