1. a rarefied sense of humor
شوخ طبعی تهذیب شده
2. the rarefied mountain air
هوای رقیق کوهستان
3. Climbers may experience difficulty breathing in the rarefied air at high altitudes.
[ترجمه گوگل]کوهنوردان ممکن است در هوای کمیاب در ارتفاعات بالا دچار مشکل در تنفس شوند
[ترجمه ترگمان]climbers ممکن است مشکل تنفس در هوای رقیق در ارتفاعات بالا را تجربه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You might take tea in the rarefied surroundings of Eickhof, a cafe of quite overwhelming temptation for cake-lovers.
[ترجمه گوگل]ممکن است در محیط کمیاب ایخوف، چای بنوشید، کافهای که برای دوستداران کیک وسوسه بسیار زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]ممکن است در محیط لطیف Eickhof، یک کافه پر از وسوسه کننده برای عشاق، صرف کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The program helped talented people develop the rarefied skills of a Disney animator, and it became a fixture of the studio.
[ترجمه گوگل]این برنامه به افراد با استعداد کمک کرد تا مهارت های کمیاب یک انیماتور دیزنی را توسعه دهند و به یکی از وسایل ثابت استودیو تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]این برنامه به افراد مستعد کمک کرد تا مهارت های rarefied یک انیمیشن دیزنی را توسعه دهند، و این برنامه تبدیل به یک نمایش در استودیو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Upward-moving atmospheric waves could greatly heat a rarefied atmosphere.
[ترجمه گوگل]امواج جوی که به سمت بالا حرکت می کنند می توانند اتمسفر کمیاب را تا حد زیادی گرم کنند
[ترجمه ترگمان]امواج جوی در حال حرکت رو به بالا می تواند به شدت یک جو رقیق را گرم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Even in the rarefied world of foreign correspondents, Simon is a standout.
[ترجمه گوگل]حتی در دنیای کمیاب خبرنگاران خارجی، سایمون یک فرد برجسته است
[ترجمه ترگمان]حتی در دنیای لطیف خبرنگاران خارجی، سایمون یک بازیکن برجسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Nor are the problems confined to the rarefied atmosphere of corporate boardrooms.
[ترجمه گوگل]همچنین مشکلات به فضای نادر اتاق های هیئت مدیره شرکت ها محدود نمی شود
[ترجمه ترگمان]مشکلات محدود به فضای رقیق of شرکت نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Here it is tranquil, there is a rarefied atmosphere - still deep blue waters.
[ترجمه گوگل]اینجا آرام است، فضای کمیاب وجود دارد - آبهای آبی هنوز عمیق
[ترجمه ترگمان]اینجا آرام و آرام است، هوای لطیف هنوز در آب های عمیق آبی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. For heaven's sake, you've been breathing the rarefied air of the ivory tower for as long as I can remember.
[ترجمه گوگل]به خاطر بهشت، از زمانی که یادم می آید، هوای کمیاب برج عاج را نفس می کشید
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا، تا زمانی که به یاد داشته باشم، هوای لطیف آن برج عاج را استنشاق کرده ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I don't think the rarefied air of the laboratory agrees with you!
[ترجمه گوگل]فکر نکنم هوای نایاب آزمایشگاه با شما موافق باشه!
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم هوای لطیف آزمایشگاه با تو موافق باشد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He moves in very rarefied circles ; his friends are all lords.
[ترجمه گوگل]او در دایره های بسیار کمیاب حرکت می کند دوستانش همه ارباب هستند
[ترجمه ترگمان]او در محافل بسیار پیچیده ای حرکت می کند، دوستان او همه فرمانروایان دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Wonderful hand - painting, perfect color - matching, rarefied costumes, all of these construct a China - style comic.
[ترجمه گوگل]دست فوق العاده - نقاشی، رنگ عالی - مطابقت، لباس های کمیاب، همه اینها یک کمیک به سبک چینی می سازند
[ترجمه ترگمان]نقاشی دستی شگفت انگیز، تطبیق کامل رنگ، لباس های کم، همه اینها یک کمدی سبک چین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Membership of the rarefied group also extends across the political divide and into US public life.
[ترجمه گوگل]عضویت در گروه نادر نیز در سراسر شکاف سیاسی و زندگی عمومی ایالات متحده گسترش می یابد
[ترجمه ترگمان]عضویت گروه نازک نیز از شکاف سیاسی و به زندگی عمومی ایالات متحده گسترش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Getting a book published isn't the rarefied literary feat it once was.
[ترجمه گوگل]انتشار یک کتاب آن شاهکار ادبی کمیاب سابق نیست
[ترجمه ترگمان]گرفتن کتابی که زمانی منتشر می شود، بزرگ ترین شاهکار ادبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید