rapist

/ˈreɪpəst//ˈreɪpɪst/

معنی: غاصب، ستمگر، مرتکب زنای بعنف
معانی دیگر: زناکننده به عنف، تجاوز کار جنسی

جمله های نمونه

1. We know the rapist stalks his victims at night.
[ترجمه گوگل]می دانیم که متجاوز شبانه قربانیان خود را تعقیب می کند
[ترجمه ترگمان]ما میدونیم که متجاوز شبانه به قربانی هاش وارد شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The serial rapist has struck again.
[ترجمه گوگل]متجاوز سریالی دوباره ضربه زده است
[ترجمه ترگمان]متجاوز زنجیره ای دوباره حمله کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Police are still searching for a convicted rapist, who escaped from Broadmoor special hospital yesterday.
[ترجمه گوگل]پلیس همچنان در جستجوی یک متجاوز به عنف محکوم است که دیروز از بیمارستان ویژه برادمور فرار کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس هنوز در جستجوی یک متجاوز مجرم است که دیروز از بیمارستان ویژه Broadmoor فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A rapist butchered his victim with a razor.
[ترجمه گوگل]یک متجاوز قربانی خود را با تیغ قصابی کرد
[ترجمه ترگمان] یه متجاوز قربانی هاش رو با تیغ سلاخی کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The convicted murderer and rapist is scheduled to be executed next Friday.
[ترجمه گوگل]قرار است قاتل و متجاوز به عنف محکوم، جمعه آینده اعدام شود
[ترجمه ترگمان]قاتل محکوم شده و متجاوز قرار است جمعه آینده اعدام شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The police have caught the rapist.
[ترجمه گوگل]پلیس متجاوز را دستگیر کرده است
[ترجمه ترگمان]پلیس متجاوز رو دستگیر کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The rapist who wins women's trust and then abuses them is a more sophisticated, devious and frightening operator.
[ترجمه گوگل]متجاوزی که اعتماد زنان را جلب می کند و سپس از آنها سوء استفاده می کند، یک اپراتور پیچیده تر، حیله گر و ترسناک تر است
[ترجمه ترگمان]متجاوز که اعتماد به نفس زنان را می برد و سپس از آن ها سو استفاده می کند، یک اپراتور پیچیده تر، منحرف و ترسناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The rapist is due to be released by 199
[ترجمه گوگل]متجاوز قرار است تا سال 199 آزاد شود
[ترجمه ترگمان]قرار است که متجاوز از ۱۹۹ فرد آزاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It frightens me to know that the rapist still hasn't been caught.
[ترجمه گوگل]من را می ترساند که بدانم متجاوز هنوز دستگیر نشده است
[ترجمه ترگمان]از این می ترسم که متجاوز هنوز دستگیر نشده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The most important point, however, is that this rapist, who got the most publicity, is the most unusual.
[ترجمه گوگل]مهم ترین نکته اما این است که این متجاوز که بیشترین تبلیغات را به دست آورده، غیرعادی ترین است
[ترجمه ترگمان]با این حال مهم ترین نکته این است که متجاوز که بیش ترین شهرت را به دست آورد، بسیار غیر عادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is the rapist who is morally degraded by this appalling act.
[ترجمه گوگل]این متجاوز است که با این عمل وحشتناک از نظر اخلاقی تحقیر می شود
[ترجمه ترگمان]این همان متجاوز جنسی است که در این اقدام مخوف از هم خوار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The rapist got into the same carriage and followed her from Hillingdon station, Middx.
[ترجمه گوگل]متجاوز وارد همان کالسکه شد و او را از ایستگاه هیلینگدون، Middx دنبال کرد
[ترجمه ترگمان]متجاوز به یک کالسکه سوار شد و از آن بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He is not just a rapist and abuser of women.
[ترجمه گوگل]او فقط یک متجاوز و آزار دهنده به زنان نیست
[ترجمه ترگمان]او تنها یک متجاوز و آزار دهنده زنان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Detectives have uncovered evidence that the rapist comes from a small but precise location within the city.
[ترجمه گوگل]کارآگاهان شواهدی را کشف کرده اند که نشان می دهد متجاوز از یک مکان کوچک اما دقیق در داخل شهر آمده است
[ترجمه ترگمان]کاراگاهان شواهدی را آشکار کرده اند که متجاوز از یک مکان کوچک اما دقیق در داخل شهر می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The last verified rape by the serial rapist occurred last Tuesday in Mountain View.
[ترجمه گوگل]آخرین تجاوز تایید شده توسط متجاوز زنجیره ای سه شنبه گذشته در Mountain View رخ داد
[ترجمه ترگمان]آخرین مورد تجاوز توسط متجاوز، سه شنبه گذشته در مانتین ویو رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غاصب (اسم)
aggressor, violator, usurper, rapist, tyrant, oppressor

ستمگر (اسم)
violator, rapist, tyrant, oppressor, despot, nimrod, represser

مرتکب زنای به عنف (اسم)
rapist

انگلیسی به انگلیسی

• one who physically forces another person to submit to sexual intercourse; seizor, one who takes by force
a rapist is a man who has raped a woman.

پیشنهاد کاربران

۱. متجاوز جنسی ۲. زانی به عنف
مثال:
The commanding officer has the right under law to decide Whether to prosecute a rapist or not.
افسر فرمانده این حق را طبق قانون دارد که تصمیم بگیرد که متجاوز جنسی را تحت تعقیب و پیگرد قرار بدهد یا نه. {از قوانین آمریکا است درباره کسانی که در محیط دانشگاه مورد تجاوز قرار می گیرند}
...
[مشاهده متن کامل]

زناکار
rape - o n.
also rapo
rape someone’s buzz ( v. ) [rape v. ( 2 ) ]
( US campus ) to put a damper on someone’s pleasure.
rapist ( جامعه شناسی )
واژه مصوب: تجاوزگر
تعریف: شخصی که عمل تجاوز را انجام می دهد
زنای محسنه
تجاوز جنسی {فعل}=rape
{متجاوز}rapist=Someone who rapes

بپرس