1. The styles change with bewildering rapidity.
[ترجمه گوگل]سبک ها با سرعتی گیج کننده تغییر می کنند
[ترجمه ترگمان]رنگ ها با سرعت گیج کننده ای تغییر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Their debts mounted with alarming rapidity.
[ترجمه گوگل]بدهی های آنها با سرعت نگران کننده ای افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]بدهی های آن ها با سرعت وحشتناکی بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The disease is spreading with alarming rapidity.
[ترجمه گوگل]این بیماری با سرعتی نگران کننده در حال گسترش است
[ترجمه ترگمان]بیماری با سرعتی نگران کننده پخش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The film shows the rapidity of the changes in this area of medicine.
[ترجمه گوگل]این فیلم سرعت تغییرات در این حوزه پزشکی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این فیلم سرعت تغییرات در این حوزه پزشکی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The water rushed through the holes with great rapidity.
[ترجمه گوگل]آب با سرعت زیادی از سوراخ ها عبور کرد
[ترجمه ترگمان]آب با سرعت زیادی از سوراخ بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The rapidity with which El precipitado moves from scene to scene makes it a very fast moving drama.
[ترجمه گوگل]سرعت حرکت El precipitado از صحنه ای به صحنه دیگر آن را تبدیل به یک درام متحرک بسیار سریع می کند
[ترجمه ترگمان]سرعتی که آل precipitado از صحنه به صحنه حرکت می کند، آن را به یک نمایش بسیار سریع تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The dizzy rapidity of changes in the ministry was matched only by the accelerating deficit.
[ترجمه گوگل]سرعت سرگیجهآور تغییرات در وزارتخانه تنها با کسری فزاینده مطابقت داشت
[ترجمه ترگمان]سرعت سرسام آوری در وزارت فقط با کسری شتاب زده تطبیق داده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Despite the rapidity with which a dooryard became the woods again, there was still something of a south-facing clearing there.
[ترجمه گوگل]علیرغم سرعتی که یک حیاط دوباره به جنگل تبدیل شد، هنوز هم چیزی شبیه به سمت جنوب در آنجا وجود داشت
[ترجمه ترگمان]با وجود سرعتی که در حیاط در حیاط وجود داشت، هنوز چیزی از یک محوطه جنوب به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His rapidity in establishing inter - personal relations tends to be matched by the superficiality of such relations.
[ترجمه گوگل]سرعت او در برقراری روابط بین فردی با سطحی بودن چنین روابطی مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]rapidity در برقراری روابط بین فردی معمولا با سطحی بودن این روابط تطبیق داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The main amplifier demands a high rapidity in AGC.
[ترجمه گوگل]تقویت کننده اصلی نیاز به سرعت بالایی در AGC دارد
[ترجمه ترگمان]تقویت کننده اصلی نیازمند سرعت بالا در AGC است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Retiming, which can optimize the rapidity, area and functional extravagance through moving the sequential elements and change the number of sequential elements.
[ترجمه گوگل]زمان بندی مجدد، که می تواند سرعت، مساحت و زیاده روی عملکردی را از طریق جابجایی عناصر متوالی و تغییر تعداد عناصر متوالی بهینه کند
[ترجمه ترگمان]Retiming که می تواند سرعت، مساحت و extravagance کارکردی را از طریق حرکت عناصر متوالی و تغییر تعداد عناصر متوالی بهینه سازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And the parrot would say, with great rapidity ,'Pieces of eight!
[ترجمه گوگل]و طوطی با سرعت زیاد می گفت: "تکه های هشت!
[ترجمه ترگمان]طوطی با شتاب بسیار آهسته گفت: سکه هشت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Lightness, rapidity, nimbleness, grace and apparel all to theThe emeraldthethe topaz gleam upon its dress.
[ترجمه گوگل]سبکی، سرعت، چابکی، ظرافت و لباس همگی برای زمرد که توپاز بر لباسش می درخشد
[ترجمه ترگمان]سرعت و سرعت و سرعت و سرعت به سرعت تمام به سرعت تمام به سرعت برق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. With the rapidity of population aging process, gerontology is becoming a science urgently needed in China.
[ترجمه گوگل]با سرعت روند پیری جمعیت، پیری شناسی در حال تبدیل شدن به یک علم است که به شدت در چین مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]با سرعت فرآیند سالخوردگی جمعیت، gerontology در چین در حال تبدیل شدن به یک علم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Aminal and vegetable pests propagate with extreme rapidity.
[ترجمه گوگل]آفات آمینال و نباتی با سرعت بسیار زیاد تکثیر می شوند
[ترجمه ترگمان]آفات گیاهی و گیاهی با سرعت افراطی انتشار می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید