rani

/ˈrɑːni//ˈrɑːniː/

(سانسکریت) همسر راجا، راجای زن، رانی (ranee هم می نویسند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: ranis
(1) تعریف: a reigning Hindu princess or queen.

(2) تعریف: a rajah's wife.

جمله های نمونه

1. But quite clearly, it is little Rani that is the Machouds' ray of sunshine.
[ترجمه گوگل]اما کاملاً واضح است که این رانی کوچک است که پرتو آفتاب ماچودها است
[ترجمه ترگمان]اما کام لا واضح است که این نور little است که اشعه نور خورشید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What was Rani doing in that hotel room and was it enough to provoke murder?
[ترجمه گوگل]رانی در آن اتاق هتل چه می کرد و آیا برای تحریک قتل کافی بود؟
[ترجمه ترگمان]در آن اتاق هتل چه کار می کرد و آن قدر کافی بود که کسی را به قتل برساند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rani Rasmani spent a fortune for the construction of the temple garden and another fortune for its dedication ceremony, which took place on May 3 185
[ترجمه گوگل]رانی رسمانی برای ساخت باغ معبد و ثروت دیگری برای مراسم وقف آن که در 3 می 185 برگزار شد، هزینه کرد
[ترجمه ترگمان]Rani Rasmani برای ساخت باغ معبد و ثروت دیگر برای مراسم اهدای این معبد که در روز ۳ ماه مه برگزار شد، ثروتی به هم زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As though, it'll rani, don't forget to take umbrella with you.
[ترجمه گوگل]گویی، آن رانی خواهد شد، فراموش نکنید که چتر را با خود ببرید
[ترجمه ترگمان]مثل این که فراموش نکن که با خودت چتر بگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rani Rasmani, the foundress of the temple garden, passed away in 186
[ترجمه گوگل]رانی رسمانی، بانی باغ معبد، در سال 186 چشم از جهان فروبست
[ترجمه ترگمان]Rani Rasmani، the باغ معبد، در سال ۱۸۶ درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In 1847 the Rani purchased twenty acres of land at Dakshineswar, a village about four miles north of Calcutta.
[ترجمه گوگل]در سال 1847 رانی ها بیست جریب زمین در داکشینسور، روستایی در حدود چهار مایلی شمال کلکته خریداری کردند
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۴۷ the بیست هکتار زمین را در Dakshineswar، روستایی در حدود چهار مایلی شمال کلکته، خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And, reluctantly, the Rajah and the Rani and the Rani's aunt and the palace staff left the beast with Cinnamon.
[ترجمه گوگل]و با اکراه، راجه و رانی و عمه رانی و کارکنان قصر جانور را با دارچین ترک کردند
[ترجمه ترگمان]و با بی میلی، rajah و خاله پتو نیا و سایر کارکنان کاخ، حیوان را با دارچین ترک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Jeff: Look! How fast does that woman athlete rani.
[ترجمه گوگل]جف: ببین! اون زن ورزشکار چقدر سریع رانی
[ترجمه ترگمان]ببین این زن چقدر سریع ورزش میکنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "Can she talk yet?" asked the Rani.
[ترجمه گوگل]"آیا او هنوز می تواند صحبت کند؟" رانی پرسید
[ترجمه ترگمان]\"آیا او هنوز هم می تواند صحبت کند؟\" Rani \"پرسید:\" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One day, when Rani Rasmani was listening to Sri Ramakrishna's singing in the temple, the young priest abruptly turned and slapped her.
[ترجمه گوگل]یک روز، زمانی که رانی راسمانی در معبد مشغول گوش دادن به آواز سری راماکریشنا بود، کشیش جوان ناگهان برگشت و به او سیلی زد
[ترجمه ترگمان]یک روز، هنگامی که Rani Rasmani در حال گوش دادن به آواز Sri در معبد بود، کشیش جوان ناگهان برگشت و سیلی به او زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mathur and Rani Rasmani began to ascribe the mental ailment of Sri Ramakrishna in part, at least, to his observance of rigid continence .
[ترجمه گوگل]ماتور و رانی راسمانی شروع کردند تا حدی بیماری روانی سری راماکریشنا را به رعایت خودداری سفت و سخت او نسبت دهند
[ترجمه ترگمان]Mathur و Rani Rasmani، دست کم، به پاس خویشتن داری سخت خود، بیماری روانی of را به طور کامل نسبت دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Rani Jani said the Iranian parliament's National Security and Foreign Policy Committee will reconsider cooperation with the IAEA.
[ترجمه گوگل]رانی جانی گفت: کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران در همکاری با آژانس تجدید نظر خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]جانی جانی گفت که کمیته امنیت ملی و سیاست خارجی ایران در هم کاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی تجدید نظر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dressed in her school uniform, seven-year-old Rani Eknath Mane waits for her father to finish grinding the family's harvest of chickpeas.
[ترجمه گوگل]رانی اکنات مانه هفت ساله با لباس مدرسه، منتظر است تا پدرش آسیاب برداشت نخود خانواده را تمام کند
[ترجمه ترگمان]Rani Eknath هفت ساله که یونیفرم مدرسه اش را پوشیده بود منتظر پدرش است تا برداشت این خانواده نخود را تمام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'm Rani. I'm from Singapore.
[ترجمه گوگل]من رانی هستم من اهل سنگاپور هستم
[ترجمه ترگمان]من Rani هستم من اهل سنگاپور هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• feminine of raja; indian princess; rajah's wife or widow in india

پیشنهاد کاربران

بپرس