ranger

/ˈreɪndʒər//ˈreɪndʒə/

معنی: تکاور، جنگل بان، ولگرد خانه بدوش، هنگ سوار، تفنگ دار سواره
معانی دیگر: بیابانگرد، گردشگر، گردان، سرگردان، (امریکا) پاسدار سواره، پلیس سواره، (امریکا- معمولا r بزرگ) تکاور، کماندو، سرجنگلبان، رئیس پارک، رئیس جنگلبانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a member of a security force employed to patrol a particular area, esp. a parkland or forest.

(2) تعریف: a soldier trained for guerilla or surprise attacks.

(3) تعریف: one that wanders.

جمله های نمونه

1. Ranger 6 arced on a graceful, curving course towards the moon.
[ترجمه گوگل]رنجر 6 در مسیری برازنده و خمیده به سمت ماه حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]تکاور ۶ - قوس آن به سمت ماه برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Bill Justice is a park ranger at the Carlsbad Caverns National Park.
[ترجمه گوگل]بیل جاستیس یک پارکبان در پارک ملی Carlsbad Caverns است
[ترجمه ترگمان]بیل قاضی یک جنگل بان در پارک ملی Carlsbad Carlsbad است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was the head ranger of the national park.
[ترجمه Dan] او رهبر جنگلبانان در پارک ملی بود
|
[ترجمه گوگل]او رئیس محیط بان پارک ملی بود
[ترجمه ترگمان] اون رئیس پارک ملی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The lion was shot dead by a park ranger.
[ترجمه گوگل]این شیر به ضرب گلوله نگهبان پارک کشته شد
[ترجمه ترگمان]یک جنگل بان به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A forest ranger discovered the grisly scene after noticing the blaze from a nearby watchtower.
[ترجمه گوگل]یک جنگل بان پس از مشاهده آتش سوزی از یک برج مراقبت در نزدیکی این صحنه وحشتناک را کشف کرد
[ترجمه ترگمان]یک جنگل بان بعد از دیدن شعله های آتش از سوی برج دیده بانی در نزدیکی آن صحنه وحشتناک را کشف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Read in studio A forest ranger who uses a chainsaw to fell trees is now using it to sculpt the wood.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید یک جنگلبان که از اره برقی برای قطع درختان استفاده می کند، اکنون از آن برای مجسمه سازی چوب استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]در استودیو یک جنگل بان بخوانید که از a برای افتادن درختان استفاده می کند حالا با استفاده از آن برای تبدیل چوب استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Karen reported the theft the police and the ranger, and spent hours driving around the roads looking for Tang.
[ترجمه گوگل]کارن دزدی را به پلیس و محیط بان گزارش داد و ساعت ها در جاده ها به دنبال تانگ رانندگی کرد
[ترجمه ترگمان]کارن به سرقت پلیس و جنگل بان گزارش داد و ساعت ها در اطراف جاده ها به دنبال تانگ رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Brad Gillis of Night Ranger stepped in to finish the tour.
[ترجمه گوگل]برد گیلیس از نایت رنجر وارد شد تا تور را تمام کند
[ترجمه ترگمان]برد Gillis از تکاور شب وارد شد تا این تور را تمام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He rigged himself out like a Texas Ranger of old.
[ترجمه گوگل]او خود را مانند یک تکاور تگزاسی قدیمی فریب داد
[ترجمه ترگمان]اون خودشو مثل یه تکاور تگزاسی قاطی کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even the new ranger is beautiful, particularly when diving naked into a pool by a waterfall.
[ترجمه گوگل]حتی محیط بان جدید نیز زیباست، به ویژه هنگامی که برهنه در استخری کنار آبشار شیرجه می‌رود
[ترجمه ترگمان]حتی یک جنگل بان هم زیبا است، به خصوص وقتی که با آبشاری از آبشار به درون استخر شیرجه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Lone Ranger, the incarnation of the individual problem solver, is dead.
[ترجمه گوگل]تکاور تنها، تجسم حلال مشکلات فردی، مرده است
[ترجمه ترگمان]تکاور لون رنجر که مظهر حل کننده مشکلات فردی است، مرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Jet Ranger arced upwards, a big prehistoric pterodactyl lurching blindly in its death throes.
[ترجمه گوگل]جت رنجر به سمت بالا حرکت کرد، یک پتروداکتیل بزرگ ماقبل تاریخ کورکورانه در غم مرگ خود غوطه ور بود
[ترجمه ترگمان]رنجر Jet که قوس آن به بالا قوس داده بودند، مانند pterodactyl ماقبل تاریخ، کورکورانه در حال مرگ بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Of the production run of nine, only three Ranger spacecraft remained.
[ترجمه گوگل]از تولید 9 فروند، تنها سه فضاپیمای رنجر باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]از زمان تولید نه ماه، تنها سه سفینه فضایی باقی ماندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. According to the board, Ocean Ranger was structurally sound and should have been able to weather the storm.
[ترجمه گوگل]طبق گفته هیئت مدیره، Ocean Ranger از نظر ساختاری سالم بود و باید می توانست طوفان را تحمل کند
[ترجمه ترگمان]طبق گفته این هیات، این تکاور از لحاظ ساختاری صدای ساختاری داشت و می توانست طوفان را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. An ex-Texas Ranger named Harry Love organized a posse that scoured the state.
[ترجمه گوگل]یک تکاور سابق تگزاسی به نام هری لاو، یک پوز را سازماندهی کرد که ایالت را زیر و رو کرد
[ترجمه ترگمان]یک تکاور سابق تگزاس به نام هری عشق یک گروه را سازمان دهی کرده بود که وضعیت را زیر و رو کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تکاور (اسم)
commando, ranger, single foot

جنگل بان (اسم)
ranger, forester, woodman, woodsman

ولگرد خانه بدوش (اسم)
rover, ranger

هنگ سوار (اسم)
ranger

تفنگدار سواره (اسم)
ranger

انگلیسی به انگلیسی

• warden who protects a forest; trooper, guard, patrolman; senior guide, scout
a ranger is a person whose job is to look after a forest or park.

پیشنهاد کاربران

1. پاسبان جنگل 2. ( در آمریکا ) پلیس سواره 3. ( در امریکا ) تکاور. کماندو 4. ( در بریتانیا ) دختر پیشاهنگ
مثال:
they hadn't counted on Rangers' indomitable spirit
آنها انتظار روحیه شکست ناپذیر کماندوها و تکاورها را نداشته بودند.
نیرومخصوص
تکاور
تکاور
جنگلبان/ محیط بان
محافظ
A person who takes care of the forest and its animals
۱. جنگل بان - محیط بان - نگهبان پارک ملی
۲. سرباز و مبارزی که مهارت زیادی در مبارزه ی نزدیک داره
جنگل بان
محیط بان، جنگل بان، لیدر استیت پارک ، لیدر پارک یا جنگل
جنگل بان / محیط بان
محیط بان، لیدِر جنگل و پارک
محیط بان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس