1. Matching and randomization are two fundamentally important design techniques to enhance the validity and efficiency of a study.
[ترجمه گوگل]تطبیق و تصادفی سازی دو تکنیک اساسی طراحی برای افزایش اعتبار و کارایی یک مطالعه هستند
[ترجمه ترگمان]تطبیق و آرایش تصادفی دو روش اساسا مهم طراحی برای افزایش اعتبار و کارایی یک مطالعه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تطبیق و آرایش تصادفی دو روش اساسا مهم طراحی برای افزایش اعتبار و کارایی یک مطالعه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Partial randomization of presentation order was achieved in a similar way to that described for Study
[ترجمه گوگل]تصادفی سازی جزئی ترتیب ارائه به روشی مشابه آنچه برای مطالعه توصیف شد به دست آمد
[ترجمه ترگمان]آرایش تصادفی جزیی نظم در یک روش مشابه که برای مطالعه توضیح داده شد به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آرایش تصادفی جزیی نظم در یک روش مشابه که برای مطالعه توضیح داده شد به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. However, none of the results given here indicate randomization that is fully successful.
[ترجمه گوگل]با این حال، هیچ یک از نتایج ارائه شده در اینجا نشان دهنده تصادفی سازی کاملاً موفق نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، هیچکدام از نتایج ارایه شده در اینجا نشان می دهند که randomization کاملا موفقیت آمیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، هیچکدام از نتایج ارایه شده در اینجا نشان می دهند که randomization کاملا موفقیت آمیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Partial randomization of presentation order was achieved using the video controller.
[ترجمه گوگل]تصادفی سازی جزئی از ترتیب ارائه با استفاده از کنترل کننده ویدئو به دست آمد
[ترجمه ترگمان]آرایش تصادفی جزیی سفارش با استفاده از کنترلر ویدئو به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آرایش تصادفی جزیی سفارش با استفاده از کنترلر ویدئو به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Furthermore, the relationship between randomization deceleration probability and the traffic density was taken into account.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، رابطه بین احتمال کاهش سرعت تصادفی و تراکم ترافیک در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]به علاوه، رابطه بین احتمال randomization deceleration و چگالی ترافیک در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به علاوه، رابطه بین احتمال randomization deceleration و چگالی ترافیک در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Two benefits of randomization have spearheaded this growth: simplicity and speed.
[ترجمه گوگل]دو مزیت تصادفیسازی باعث این رشد شده است: سادگی و سرعت
[ترجمه ترگمان]دو مزیت تصادفی کردن، این رشد را هدایت می کند: سادگی و سرعت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو مزیت تصادفی کردن، این رشد را هدایت می کند: سادگی و سرعت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Controls the density randomization of individual cells used by the Billow noise type.
[ترجمه گوگل]تصادفیسازی چگالی سلولهای منفرد مورد استفاده توسط نوع نویز Billow را کنترل میکند
[ترجمه ترگمان]کنترل randomization تراکم سلول های تکی مورد استفاده در نوع نویز Billow
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کنترل randomization تراکم سلول های تکی مورد استفاده در نوع نویز Billow
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We also find that response - adaptive randomization procedure can reduce sample sizes significantly in clinical trials.
[ترجمه گوگل]ما همچنین دریافتیم که روش تصادفی سازی تطبیقی پاسخ - می تواند اندازه نمونه را به طور قابل توجهی در کارآزمایی های بالینی کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]ما همچنین متوجه می شویم که فرآیند randomization انطباقی می تواند اندازه های نمونه را به طور قابل توجهی در آزمایش های بالینی کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما همچنین متوجه می شویم که فرآیند randomization انطباقی می تواند اندازه های نمونه را به طور قابل توجهی در آزمایش های بالینی کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. After randomization, a physician blinded to the group allocation evaluated the patients for contraindication to HBO therapy.
[ترجمه گوگل]پس از تصادفیسازی، یک پزشک نابینا به تخصیص گروهی، بیماران را از نظر منع مصرف درمان HBO ارزیابی کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از آرایش تصادفی، یک پزشک که نسبت به تخصیص گروه کور شده بود، بیماران را برای درمان contraindication به HBO مورد ارزیابی قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از آرایش تصادفی، یک پزشک که نسبت به تخصیص گروه کور شده بود، بیماران را برای درمان contraindication به HBO مورد ارزیابی قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Randomize: Opens a dialog for setting up randomization parameters for this account.
[ترجمه گوگل]Randomize: یک گفتگو برای تنظیم پارامترهای تصادفی سازی برای این حساب باز می کند
[ترجمه ترگمان]Randomize: یک محاوره برای تنظیم پارامترهای تصادفی برای این حساب باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Randomize: یک محاوره برای تنظیم پارامترهای تصادفی برای این حساب باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The randomization schedule was centrally generated by the study's sponsor, stratified by site and by using a fixed block size of
[ترجمه گوگل]برنامه تصادفی سازی به طور متمرکز توسط حامی مطالعه، طبقه بندی شده بر اساس سایت و با استفاده از اندازه بلوک ثابت ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]برنامه randomization به صورت متمرکز توسط اسپانسر مطالعه، به صورت طبقه بندی شده توسط سایت و با استفاده از یک اندازه بلوک ثابت، تولید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برنامه randomization به صورت متمرکز توسط اسپانسر مطالعه، به صورت طبقه بندی شده توسط سایت و با استفاده از یک اندازه بلوک ثابت، تولید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Randomization to an sLPD ( diet group ) or dialysis.
[ترجمه گوگل]تصادفی سازی به sLPD (گروه رژیم غذایی) یا دیالیز
[ترجمه ترگمان]Randomization به یک گروه sLPD (گروه رژیم غذایی)یا دیالیز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Randomization به یک گروه sLPD (گروه رژیم غذایی)یا دیالیز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Randomization was stratified by heart failure etiology, which was a covariate in all models.
[ترجمه گوگل]تصادفیسازی بر اساس علت نارسایی قلبی که در همه مدلها متغیر کمکی بود، طبقهبندی شد
[ترجمه ترگمان]Randomization با علت نارسایی قلبی طبقه بندی شد، که یک covariate در همه مدل ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Randomization با علت نارسایی قلبی طبقه بندی شد، که یک covariate در همه مدل ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Criteria for inclusion of treatment trials were randomization and placebo control.
[ترجمه گوگل]معیارهای گنجاندن کارآزماییهای درمانی، تصادفیسازی و کنترل دارونما بود
[ترجمه ترگمان]معیار برای وارد کردن آزمایش ها درمان، تصادفی کردن و کنترل دارونما (placebo)بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معیار برای وارد کردن آزمایش ها درمان، تصادفی کردن و کنترل دارونما (placebo)بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید