random sample

جمله های نمونه

1. We asked a random sample/selection of people what they thought.
[ترجمه گوگل]ما از یک نمونه/گزینه تصادفی از افراد پرسیدیم که آنها چه فکر می کنند
[ترجمه ترگمان]ما از یک نمونه \/ انتخاب تصادفی از افرادی که فکر می کردند انتخاب کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The interviews were given to a random sample of students.
[ترجمه گوگل]مصاحبه ها با نمونه ای تصادفی از دانش آموزان انجام شد
[ترجمه ترگمان]مصاحبه ها به یک نمونه تصادفی از دانش آموزان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The survey used a random sample of two thousand people across England and Wales.
[ترجمه گوگل]در این نظرسنجی از یک نمونه تصادفی دو هزار نفر در سراسر انگلستان و ولز استفاده شد
[ترجمه ترگمان]این نظرسنجی از یک نمونه تصادفی از دو هزار نفر در سراسر انگلستان و ولز استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Researchers found 17 per cent of their random sample to be severely depressed.
[ترجمه گوگل]محققان دریافتند 17 درصد از نمونه تصادفی آنها به شدت افسرده هستند
[ترجمه ترگمان]محققان ۱۷ درصد از نمونه تصادفی خود را به شدت افسرده یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Out of a random sample of drivers, 21% had been in an accident in the previous year.
[ترجمه گوگل]از یک نمونه تصادفی رانندگان، 21 درصد در سال گذشته تصادف کرده بودند
[ترجمه ترگمان]از یک نمونه تصادفی از رانندگان ۲۱ درصد در سال گذشته دچار سانحه شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We looked at a random sample of 120 families.
[ترجمه گوگل]ما به یک نمونه تصادفی از 120 خانواده نگاه کردیم
[ترجمه ترگمان]ما به نمونه تصادفی ۱۲۰ خانوار نگاه کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We based our analysis on a random sample of more than 200 males.
[ترجمه گوگل]ما تجزیه و تحلیل خود را بر روی نمونه تصادفی بیش از 200 مرد استوار کردیم
[ترجمه ترگمان]ما تحلیل خود را بر روی نمونه تصادفی بیش از ۲۰۰ مرد قرار دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For instance, suppose we want to take a random sample of ten students from a class of 50.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، فرض کنید می‌خواهیم از یک کلاس 50 نفری یک نمونه تصادفی از ده دانش‌آموز بگیریم
[ترجمه ترگمان]برای مثال، فرض کنید می خواهیم یک نمونه تصادفی از ده دانش آموز را از کلاس ۵۰ بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The random sample approach to data collection for tourism statistics means that these peaks in sports tourism are almost certainly underestimated.
[ترجمه گوگل]رویکرد نمونه تصادفی برای جمع آوری داده ها برای آمار گردشگری به این معنی است که این قله ها در گردشگری ورزشی تقریباً به طور قطع دست کم گرفته شده اند
[ترجمه ترگمان]رویکرد تصادفی تصادفی برای جمع آوری داده ها برای آمار گردشگری به این معنی است که این قله ها در گردشگری ورزشی به طور قطع دست کم گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These responses were drawn from a random sample of the electorate.
[ترجمه گوگل]این پاسخ ها از یک نمونه تصادفی از رای دهندگان گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]این پاسخ ها از نمونه تصادفی رای دهندگان کشیده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A 10 percent random sample of derived polygons was evaluated to determine the measure of agreement between the initial and derived descriptions.
[ترجمه گوگل]یک نمونه تصادفی 10 درصدی از چند ضلعی های مشتق شده برای تعیین میزان توافق بین توصیف اولیه و مشتق شده مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]یک نمونه تصادفی ۱۰ درصد از چند ضلعی های گرفته شده برای تعیین میزان توافق بین توصیفات اولیه و مشتق شده مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A random sample of households is chosen and every individual 16 years of age and older is interviewed.
[ترجمه گوگل]نمونه ای تصادفی از خانواده ها انتخاب شده و هر فرد 16 ساله و بالاتر مصاحبه می شود
[ترجمه ترگمان]یک نمونه تصادفی از خانوارها انتخاب می شوند و هر فرد ۱۶ سال سن و مسن تر مصاحبه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Thus all members of a simple random sample of 30 pupils from a mixed school could be girls.
[ترجمه گوگل]بنابراین همه اعضای یک نمونه تصادفی ساده شامل 30 دانش آموز از یک مدرسه مختلط می توانند دختر باشند
[ترجمه ترگمان]بنابراین تمام اعضای یک نمونه تصادفی ساده ۳۰ دانش آموز از یک مدرسه مختلط می توانند دختر باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Altogether, 60 speakers were recorded, taken from a random sample of 120 households.
[ترجمه گوگل]در مجموع، 60 سخنران، از یک نمونه تصادفی 120 خانوار، ضبط شد
[ترجمه ترگمان]در مجموع، ۶۰ سخنران ثبت شدند که از یک نمونه تصادفی ۱۲۰ خانوار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Design - Random sample of 4007 adults interviewed in their own homes.
[ترجمه گوگل]طرح - نمونه تصادفی از 4007 بزرگسال مصاحبه شده در خانه خود
[ترجمه ترگمان]طراحی - نمونه تصادفی از ۴۰۰۷ بزرگ سال که در خانه های خودشان با آن ها مصاحبه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] نمونه تصادفی
[عمران و معماری] نمونه تصادفی
[زمین شناسی] نمونه تصادفی - یک مجموعه فرعی از یک جمعیت آماری که در آن، هر مورد دارای شانس برابر و مستقل برای انتخاب شدن می باشد؛ مثلا یک نمونه انتخاب شده برای تعیین (درون حدود معلوم) ویژگی های میانگین یک کان تنه
[ریاضیات] نمونه ی تصادفی
[آمار] نمونه تصادفی

انگلیسی به انگلیسی

• narrow selection of items that to each individual in the population there is an identical chance of belonging to

پیشنهاد کاربران

بپرس