random attack

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی
- حمله ی تصادفی
- حمله ی بی هدف
- حمله ی ناگهانی
- در زبان محاوره ای: حمله ی بی برنامه
- - -
## 🔸 تعریف ها
1. ** ( اجتماعی – اصلی ) :** حمله ای که بدون هدف مشخص یا برنامه ریزی قبلی انجام می شود، معمولاً قربانیان تصادفی هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

- مثال: The victim was injured in a random attack.
قربانی در یک حمله ی تصادفی زخمی شد
2. ** ( حقوقی – عمومی ) :** حمله ای که انگیزه ی شخصی یا مشخص ندارد و بیشتر به صورت بی هدف رخ می دهد.
- مثال: Police are investigating a random attack in the city.
پلیس در حال بررسی یک حمله ی بی هدف در شهر است
- - -
## 🔸 مترادف ها
unprovoked attack – senseless assault – arbitrary attack – indiscriminate violence
- - -
## 🔸 مثال ها
- The man was stabbed in a random attack.
مرد در یک حمله ی تصادفی چاقو خورد
- Random attacks create fear in the community.
حملات بی هدف باعث ایجاد ترس در جامعه می شوند
- She was the victim of a random attack while walking home.
او قربانی یک حمله ی تصادفی شد وقتی به خانه می رفت