ranching

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the occupation of raising cattle, sheep, horses or other similar livestock on the open range or on a farm with an extensive area of land.

جمله های نمونه

1. Cattle Ranching Hungry subsistence farmers follow in the wake of loggers.
[ترجمه گوگل]دامداری گاو کشاورزان گرسنه امرار معاش به دنبال چوب بران هستند
[ترجمه ترگمان]Cattle ranching از کشاورزان که به دنبال loggers هستند، از راه of دنبال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Any kind of ranching, logging or building provides a ready-made inroad for the farmers to penetrate the most inaccessible parts.
[ترجمه گوگل]هر نوع مزرعه داری، چوب بری و یا ساختمان، هجوم آماده ای را برای کشاورزان فراهم می کند تا به صعب العبورترین نقاط نفوذ کنند
[ترجمه ترگمان]هر نوع of، قطع درختان و یا ساختمان، انگیزه ای برای کشاورزان ایجاد می کند تا به مناطق غیرقابل دسترسی نفوذ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The cattle ranching option is popular because the outgoings are low.
[ترجمه گوگل]گزینه گاوداری محبوب است زیرا خروجی آن کم است
[ترجمه ترگمان]انتخاب گاو به این دلیل محبوب است که مخارج آن پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But dude ranching - staying on a working ranch - has other attractions too.
[ترجمه گوگل]اما دامداری دوست - ماندن در مزرعه کاری - جاذبه های دیگری نیز دارد
[ترجمه ترگمان]اما رفیق ranching روی یه مزرعه کار میکنه - دیگه هم داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is a trade center in a ranching and oil-producing region.
[ترجمه گوگل]این یک مرکز تجاری در یک منطقه دامداری و تولید نفت است
[ترجمه ترگمان]این یک مرکز تجاری در منطقه ranching و تولید نفت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mr Dunn hails from a ranching family and owns a cow - and calf operation in south - east Arizona.
[ترجمه گوگل]آقای دان از یک خانواده دامدار است و صاحب یک گاو - و گوساله در جنوب - شرق آریزونا است
[ترجمه ترگمان]آقای دان اهل خانواده ranching است و صاحب یک عملیات گاو و گوساله در جنوب شرقی آریزونا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Itinerant ranching reached its peak in the 1880 s.
[ترجمه گوگل]دامداری دوره گرد در دهه 1880 به اوج خود رسید
[ترجمه ترگمان]Itinerant ranching در دهه ۱۸۸۰ به اوج خود رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If they turned to ranching, they needed a lariat, a branding iron, and a pair of pliers.
[ترجمه گوگل]اگر به دامداری روی می آوردند، به یک لاری، یک اتوی مارک و یک انبر نیاز داشتند
[ترجمه ترگمان]اگر به ranching برگشتند، به یک lariat، یک آهن آرم و یک انبردست نیاز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If they turned to ranching, they needed a lariat(or rope), a branding iron, and a pair of pliers.
[ترجمه گوگل]اگر به دامداری روی می آوردند، به یک لاری (یا طناب)، یک اتوی مارک دار و یک انبردست نیاز داشتند
[ترجمه ترگمان]اگر به ranching تبدیل می شدند، به lariat (یا طناب)، یک آهن آرم و یک انبردست نیاز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He's learned a lot about ranching since that first year when he tried to milk the horse. What's worse, it was a male horse.
[ترجمه گوگل]او از همان سال اولی که سعی کرد اسب را دوشیده باشد، چیزهای زیادی در مورد دامداری آموخته است بدتر از آن، اسب نر بود
[ترجمه ترگمان]از همان سال اولی که سعی کرد اسب را شیر دهد چیزهای زیادی درباره ranching یاد گرفته بود بدتر از این، اسب نر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That was when cattle farming, or ranching, became a big business in the southwestern United States.
[ترجمه گوگل]این زمانی بود که گاوداری یا دامداری به یک تجارت بزرگ در جنوب غربی ایالات متحده تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]این زمانی بود که دامپروری، یا ranching، در جنوب غربی ایالات متحده به یک تجارت بزرگ تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Her husband is ranching in Arizona.
[ترجمه گوگل]شوهرش در آریزونا دامداری می کند
[ترجمه ترگمان]شوهرش در آریزونا زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In longhorn ranching, the equivalent is called improving the herd.
[ترجمه گوگل]در پرورش شاخ دراز به معادل آن اصلاح گله می گویند
[ترجمه ترگمان]در longhorn ranching، معادل رو به بهبود گله نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Cattle ranching is the single most important cause tearing down of rainforest in Brazil.
[ترجمه گوگل]گاوداری تنها مهم ترین عامل تخریب جنگل های بارانی در برزیل است
[ترجمه ترگمان]دام ranching مهم ترین دلیل از بین بردن جنگل های بارانی در برزیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It was years before ranching and farming reached an ecological and political balance.
[ترجمه گوگل]سالها قبل از اینکه دامداری و کشاورزی به تعادل اکولوژیکی و سیاسی رسیدند گذشت
[ترجمه ترگمان]سال ها قبل از ranching و کشاورزی به یک تعادل اکولوژیکی و سیاسی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• ranching is the activity of running a ranch.

پیشنهاد کاربران

هرگونه فعالیت در زمینه نگهداری و پرورش احشام، دامداری
هرگونه فعالیت در زمینه پرورش و نگهداری احشام، دامداری
دامداری

بپرس