ranch

/ˈrænt͡ʃ//rɑːnt͡ʃ/

معنی: مزرعه یا مرتع احشام، دامداری کردن، در مرتع پرورش احشام کردن
معانی دیگر: (در باختر و جنوب باختری ایالات متحده) مزرعه ی بزرگ (با ساختمان و غیره)، رنچ، مزرعه ی دامداری، مالداری، کسانی که در مزرعه ی بزرگ کار می کنند، مخفف: ranch house، در رنچ کار کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a large farm, esp. in the western United States, where cattle, horses, or other livestock are raised on a large area of land.
مترادف: rancho, spread
مشابه: farm, farmstead, grange, homestead

(2) تعریف: those living and working on a ranch.
مشابه: cowhands, rancheros, ranchers
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: ranches, ranching, ranched
• : تعریف: to own or be employed on a ranch.
مشابه: farm

جمله های نمونه

1. a horse ranch
مزرعه ی پرورش اسب

2. those cattle bore the brand of his ranch
آن احشام دارای داغ (ویژه ی) مزرعه ی گاوداری او بودند.

3. The ranch employed ten or twelve cowboys.
[ترجمه سما] مزرعه ده دوازده تا گاوچران استخدام کرده بود
|
[ترجمه گوگل]مزرعه ده یا دوازده گاوچران کار می کرد
[ترجمه ترگمان]مزرعه ده دوازده گاو نر را استخدام کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He went to work on a ranch.
[ترجمه Parmin] او رفت تا در مزرعه کار کند.
|
[ترجمه سما] اون میخواد در مزرعه کارکنه
|
[ترجمه سارا] آن مرد رفت تا در مزرعه کار کند.
|
[ترجمه FaFa] او رفت تا در یک دامداری کار کند.
|
[ترجمه گوگل]او برای کار در یک مزرعه رفت
[ترجمه ترگمان]اون رفته بود به یه مزرعه کار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The ranch castrated three - fourths of its male calves.
[ترجمه گوگل]دامداری سه تا چهارم گوساله های نر خود را اخته کرد
[ترجمه ترگمان]یک مزرعه که سه چهارم of نر را آخته کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He left his Montana ranch to his spinster sister.
[ترجمه گوگل]او مزرعه مونتانا را به خواهرش سپرد
[ترجمه ترگمان] اون مزرعه his رو به خواهر spinster واگذار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He lives on a cattle ranch in Australia.
[ترجمه گوگل]او در یک گاوداری در استرالیا زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]او در یک مزرعه دامداری در استرالیا زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The ranch is in the middle of a large plateau.
[ترجمه AAA] مزرعه در وسط فلاتی بزرگ است.
|
[ترجمه گوگل]مزرعه در وسط یک فلات بزرگ است
[ترجمه ترگمان]این مزرعه در وسط یک فلات بزرگ قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If the weather's fine, we'll barbecue in the ranch.
[ترجمه گوگل]اگر هوا خوب باشد، در مزرعه کباب می کنیم
[ترجمه ترگمان]اگه هوا خوب باشه، توی مزرعه کباب می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He grew up on a ranch in California.
[ترجمه *Sia*] او در یک مزرعه در کالیفرنیا بزرگ شد.
|
[ترجمه Parva] او بزرگ شد در مزرعه ای در کالیفرنیا
|
[ترجمه گوگل]او در یک مزرعه در کالیفرنیا بزرگ شد
[ترجمه ترگمان]اون تو یه مزرعه تو کالیفرنیا بزرگ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The bloody siege of the ranch complex in Waco has already left at least six police and cult members dead.
[ترجمه گوگل]محاصره خونین مجتمع مزرعه در واکو تاکنون حداقل شش پلیس و اعضای فرقه را کشته است
[ترجمه ترگمان]محاصره خونین مجموعه مزرعه در Waco تاکنون باعث کشته شدن حداقل شش پلیس و اعضای فرقه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When Larson, a Mormon, started working at Remuda Ranch, she was singled out for her beliefs.
[ترجمه گوگل]هنگامی که لارسون، یک مورمون، کار در مزرعه رامودا را آغاز کرد، او به دلیل اعتقاداتش مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که لارسون، یک مورمون، کار خود را در مزرعه Remuda رنچ آغاز کرد، او به خاطر اعتقادات خود انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He and a Boston friend bought a ranch in Laramie and raised sheep, then steer, on the open range.
[ترجمه گوگل]او و یکی از دوستانش در بوستون یک مزرعه در لارامی خریدند و گوسفندان را پرورش دادند و سپس در محدوده باز گاوداری کردند
[ترجمه ترگمان]او و یک دوست بوستون یک مزرعه در Laramie خریدند و گوسفندان را پرورش دادند و سپس در محوطه باز به راه افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We lived first on a ranch.
[ترجمه گوگل]ما ابتدا در یک مزرعه زندگی می کردیم
[ترجمه ترگمان] ما اول تو یه مزرعه زندگی می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The ranch, the children, all had snapped back to their normal time.
[ترجمه گوگل]مزرعه، بچه ها، همه به زمان عادی خود برگشته بودند
[ترجمه ترگمان]مزرعه، بچه ها، همه به زمان normal برگشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مزرعه یا مرتع احشام (اسم)
ranch

دامداری کردن (فعل)
ranch

در مرتع پرورش احشام کردن (فعل)
ranch

تخصصی

[آب و خاک] چراگاه

انگلیسی به انگلیسی

• farm with large pastureland for raising livestock
work on a ranch, operate a ranch
a ranch is a large farm, especially one used for breeding farm animals.

پیشنهاد کاربران

کانون زبان ایران
ranch : a large farm with cows , horses and ships
یک مزرعه بزرگ با گاو ها اسب ها و گوسفند های زیاد
a large fram with cows, horses and sheep.
کانون زبان ایران
Reach 3
Supplementary book
Page 24
sentences:in this holiday we want to go on my grandfather's ranch
جمله :در این تعطیلات ما می خواهیم به مزرعه پدر بزرگم برویم
ranch means :a large farm with cows , horses and sheep.
معنی ranch :مزرعه بزرگ با گاو ، اسب و گوسفند.
لایک کن👍😉❤
رنچ سس ( Ranch dressing ) نوعی سس سالاد یا چاشنی ساندویچ خوشمزه و پرکالری است که از ترکیب مواد اولیه متنوع و زیادی تهیه می شود. این سس که بر پایه سس مایونز و باترمیلک تهیه می شود، در واقع نوعی سس آمریکایی
...
[مشاهده متن کامل]
است که از سس های ایتالیایی الهام گرفته شده است. سس رنچ به طور سنتی با سالاد سرو می شود، اما می توان از آن به عنوان چاشنی برای انواع غذاها مانند ساندویچ، سیب زمینی سرخ کرده، مرغ سوخاری و سبزیجات پخته شده نیز استفاده کرد. سس مایونز، باترمیلک، سبزیجات معطر: مانند پیازچه، جعفری، شوید و گشنیز، طعم و عطر دلپذیر، ادویه جات: مانند نمک، فلفل سیاه، سیر، موسیر، پودر پیاز و پودر سیر، طعم سس رنچ را کامل می کنند.

"مزرعه" مثل انیمیشن Home on the ranch یا همون "خانه ای در مزرعه"
میشه مزرعه
a large fram with cows, horses and sheep
( ریچ 3 )
sentences:in this holiday we want to go on my grandfather's ranch
جمله :در این تعطیلات ما می خواهیم به مزرعه پدر بزرگم برویم
ranch means :a large farm with cows , horses and sheep.
معنی ranch :مزرعه بزرگ با گاو ، اسب و گوسفند.
لایک کن👍😉❤
مزارع بزرگی که به ویژه در آمریکای شمالی و استرالیا وجود دارد و در این مزارع حیواناتی مثل اسب، گاو، گوسفند و غیره به منظور تولید مثل و پرورش نگهداری می شوند.
معنی: large farm with horses , sheep, cows,
مثال: in this holiday we want to go on my grandfather's ranch
یه نوع سس برای یه سالاد آمریکایی که با سبزیجات و فلفل با مایونز قاطی میشه
نوعی سس که با غذاهای گوشتی سرو میشود برای مزه دار کردن آنها.
مثال: I'd like to have ranch as a dressing in my dish.
به معنای مزرعه دامداری یا مزرعه ای بزرگ که در ان حیواناتی همچون گوسفند , گاو و اسب نگهداری می شود
معمولا ranch برای مزرعه حیوانات و farm برای مزرعه گیاهان و کشاورزی به کار برده میشه.
A Large Farm With Cows, Horses And Sheep
کانون زبان ایران ''Reach3, Unit4''
معنیش میشه مزرعه
چراگاه هم میشه
A large farm with cows, horses and sheep
لایک کنید
A side of ranch fries
به معنی سیب زمینی سرخ کرده که رویشخوب سرخ شده باشه ، ترد باشه
من فک کنم مزرعه ی کوچیک یا مثلا باغچه
مزرعه نگهداری حیوانات
a building for keeping hourses
مزرعه
چرا گاه
دامداری
نرده کشیدن دور چیزی مثل حیوانات مزرعه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)

بپرس