1. he rammed his pipe with his finger
با انگشت (توتون را ) در پیپ خود فشرد.
2. we rammed their ship and blew a big hole in it
با تیزه به کشتی آنها زدیم و سوراخ بزرگی در آن ایجاد کردیم.
3. the truck rammed the back of my car
کامیون محکم به عقب اتومبیل من زد.
4. a new tax bill was rammed through the senat by the republicans
جمهوریخواهان لایحه ی جدید مالیات ها را با فشار از تصویب مجلس سنا گذراندند.