ramiform


شاخه مانند، شاخه ای، شاخه سان، شاخه ای شکل، منشعب

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: resembling a branch; branchlike or branched.

پیشنهاد کاربران

Ramiform /ˈr�mɪˌfɔːm/ ( adj ) – meaning: having a branchlike shape.
انشعابی؛ شاخه شاخه ای؛ شاخه مانند
Example 1: 👇
Scientists observed ramiform patterns in the crystal, where each section spread out in multiple directions.
...
[مشاهده متن کامل]

دانشمندان الگوهای انشعابی را در کریستال مشاهده کردند که هر بخش در جهات مختلف گسترش می یابد.
Example 2: 👇
The marine biologist was captivated by the coral reef’s ramiform structure.
زیست شناس دریایی مجذوبِ ساختار شاخه مانند صخره های مرجانی شد.
Example 3: 👇
Some endoplasmic reticula were sometimes observed in ramiform profiles.
برخی از شبکه های آندوپلاسمی گاهی در پروفایل های انشعابی مشاهده می شدند.

ramiform
منابع• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/ramiform

بپرس