ram down one's throat
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
✍️ تحمیل کردن اجباری چیزی به کسی، به ویژه یک نظر، ایده یا باور، به روشی تهاجمی یا ناخوشایند.
✍️✍️به طور مجازی، این اصطلاح نماد یک رویکرد تهاجمی یا اجباری برای پذیرش یا موافقت با چیزی است که اغلب بدون در نظر گرفتن تمایل یا دیدگاه فرد دیگر انجام می شود.
... [مشاهده متن کامل]
👈مترادف؛ Force upon, impose on, thrust upon, press on, compel
👇مثال؛
Workplace: "The manager tried to ram his new policies down everyone's throat without any discussion. " 🏢📋
Personal Relationships: "She felt like her friend was ramming her opinions down her throat during their argument. " 🗣️🤷♀️
Politics: "The politician was accused of ramming his agenda down the public's throat without considering their concerns. " 🗳️📢
✍️✍️به طور مجازی، این اصطلاح نماد یک رویکرد تهاجمی یا اجباری برای پذیرش یا موافقت با چیزی است که اغلب بدون در نظر گرفتن تمایل یا دیدگاه فرد دیگر انجام می شود.
... [مشاهده متن کامل]
👈مترادف؛ Force upon, impose on, thrust upon, press on, compel
👇مثال؛
Personal Relationships: "She felt like her friend was ramming her opinions down her throat during their argument. " 🗣️🤷♀️
Politics: "The politician was accused of ramming his agenda down the public's throat without considering their concerns. " 🗳️📢
چیزی را تو حلق کسی کردن -
Get away with that trumpet before i ram it down your throat
مثال : کسی بد ترومپت میزنه . در جواب بهش میگن تا اونو تو حلقت نکردم قطعش کن
مثال : کسی بد ترومپت میزنه . در جواب بهش میگن تا اونو تو حلقت نکردم قطعش کن
- بزور چیزی به خورد کسی دادن ( مثلا تبلیغات تلویزیونی، سخنرانیها و. . . بمنظور رسیدن به مقصود خویش )
- به زور قبولاندن
- توکله ی کسی فرو کردن