rallying cry

جمله های نمونه

1. 'Land and Liberty' was the rallying cry of revolutionary Mexico.
[ترجمه گوگل]"سرزمین و آزادی" فریاد تجمع مکزیک انقلابی بود
[ترجمه ترگمان]سرزمین و آزادی شعار اصلی مکزیک انقلابی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His speech attacking the government has proved a rallying cry for party dissidents.
[ترجمه گوگل]سخنرانی او در حمله به دولت، فریاد تجمع مخالفان حزب را ثابت کرد
[ترجمه ترگمان]سخنرانی وی که به دولت حمله کرده، نشان دهنده فریاد استمداد از مخالفان حزب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Newspapers sometimes appeared to be providing the rallying cry for future demonstration.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات به نظر می رسید که روزنامه ها فریاد تجمع را برای تظاهرات آینده ارائه می کنند
[ترجمه ترگمان]گاهی روزنامه ها به نظر می رسید که برای تظاهرات در آینده گریه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It has been a radical rallying cry ever since Lenin laid it down as doctrine.
[ترجمه گوگل]از زمانی که لنین آن را به عنوان دکترین مطرح کرد، این یک فریاد تجمعی رادیکال بوده است
[ترجمه ترگمان]از آن زمان که لنین آن را به عنوان دکترین به خاک سپرده بود، یک شعار انقلابی افراطی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Self-denial and self-help, however, would make a poor rallying cry for the hustings.
[ترجمه گوگل]انکار خود و خودیاری، با این حال، باعث می‌شود که یک گردهمایی ضعیف فریاد بزنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، خودداری و خود - کمک، فریاد کمک ضعیفی برای سکوی سخنرانی خواهد ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "Land and liberty" was the rallying cry of revolutionary Mexico.
[ترجمه گوگل]"سرزمین و آزادی" فریاد تجمع مکزیک انقلابی بود
[ترجمه ترگمان]\"سرزمین و آزادی\" فریاد استمداد از مکزیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dogs began to bark, triggering a rallying cry, a droning chorus broken occasionally by one or other's high-pitched howling.
[ترجمه گوگل]سگ‌ها شروع به پارس كردن كردند، فريادهاي هيجان‌انگيز برانگيخت، آواز آوازي كه گهگاه با زوزه‌هاي بلند يكي يا ديگري مي‌شكند
[ترجمه ترگمان]سگ ها پارس کنان پارس کنان شروع به پارس کردن کردند، شروع به گریه کردن، یک آواز دسته جمعی، بعضی اوقات توسط یک یا صدای بلند صدا از هم جدا می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Public order is an election rallying cry and fear of crime can influence practice as well as policy.
[ترجمه گوگل]نظم عمومی یک شعار انتخاباتی است و ترس از جرم و جنایت می تواند بر روی عمل و همچنین سیاست تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]نظم عمومی یک شعار محوری انتخابات است و ترس از جرم می تواند بر روی عملکرد و نیز سیاست تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That was the rallying cry of Nelson Mandela's finely crafted speech.
[ترجمه گوگل]این فریاد تجمیع کننده سخنرانی زیبای نلسون ماندلا بود
[ترجمه ترگمان]این شعار اصلی سخنرانی نلسون ماندلا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It's a sort of rallying cry when one of them got into a scrape.
[ترجمه گوگل]زمانی که یکی از آنها به خراش افتاد، این یک جور فریاد است
[ترجمه ترگمان]وقتی یکی از آن ها به دردسر افتاد فریاد rallying دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sometimes the rallying cry is'save the Tomb of Christ from the Heathen!'
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات فریاد تظاهرکننده این است که آرامگاه مسیح را از بتها نجات بده!
[ترجمه ترگمان]بعضی اوقات فریاد استمداد، آرامگاه مسیح را از the نجات می دهد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The defense of the Church became a rallying cry for the conservative forces.
[ترجمه گوگل]دفاع از کلیسا به شعاری برای نیروهای محافظه کار تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]دفاع از کلیسا به منزله فریاد استمداد از نیروهای محافظه کار به شمار می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Villagers and militiamen take turns joining in a rallying cry: Papua merdeka!
[ترجمه گوگل]روستاییان و شبه نظامیان به نوبت به یک فریاد تجمع می پیوندند: پاپوا مردکا!
[ترجمه ترگمان]روستاییان و شبه نظامیان به هر دو نوبت به فریاد استمداد تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Internet freedom has become the new rallying cry in many countries for those seeking political freedom.
[ترجمه گوگل]آزادی اینترنت در بسیاری از کشورها برای کسانی که به دنبال آزادی سیاسی هستند، تبدیل به شعار جدیدی شده است
[ترجمه ترگمان]آزادی اینترنت در بسیاری از کشورها برای افرادی که به دنبال آزادی سیاسی هستند، تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a rallying cry or rallying call is a slogan or a short speech which is intended to inspire people to unite in support of a political group or ideal.
a rallying cry or rallying call is also something such as an event, ideal, or belief that inspires people to unite in support of a political group or ideal.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
“Give me liberty or give me death” was a rallying cry during the American Revolution.
A sports team might have a rallying cry to boost morale and unity, such as “One team, one goal. ”
During a protest, participants might chant a rallying cry like “No justice, no peace” to express their demands and solidarity.
...
[مشاهده متن کامل]

فراخوان به مبارزه، شعار
فریاد حمایت طلبی
فریاد کمک ( خواهی )
استمداد
( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
شعار همبستگی
فریاد اتحاد
a slogan used to rally support for a cause
their rallying cry echoed in the whole city
شعار، فریاد، خواسته مشترک یک جمع

بپرس