1. He plays the novel's rakish hero.
[ترجمه گوگل]او نقش قهرمان رازدار رمان را بازی می کند
[ترجمه ترگمان]او به عنوان قهرمان داستان بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He wore his hat at a rakish angle.
[ترجمه گوگل]او کلاهش را با زاویهای خشن به سر میگذاشت
[ترجمه ترگمان]کلاهش را کج و معوج به سر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He has a rakish air about him.
[ترجمه گوگل]او هوای تند و زننده ای دارد
[ترجمه ترگمان] اون یه قیافه مسخره در مورد اون داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He wore his cap at a rakish angle.
[ترجمه گوگل]او کلاهش را با زاویهای خشن به سر میکرد
[ترجمه ترگمان]کلاه his به سر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was wearing his hat at a rakish angle.
[ترجمه گوگل]کلاهش را با زاویهای سرسخت بر سر داشت
[ترجمه ترگمان]کلاهش را به صورت rakish درآورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Brothels, bars, gambling, rakish clothes and tough-guy postures became his style.
[ترجمه گوگل]فاحشه خانهها، کافهها، قمار، لباسهای ژولیده و حالتهای سخت مردانه به سبک او تبدیل شدند
[ترجمه ترگمان]Brothels، میله ها، قمار، لباس و قیافه خشن و قیافه خشن، به سبک خودش تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. What a rakish figure did I cut.
9. A man stood, rakish and upright, and stared at the fences.
[ترجمه گوگل]مردی درشت و راست ایستاده بود و به حصارها خیره شد
[ترجمه ترگمان]مردی ایستاده بود، rakish و راست ایستاده بود و به حصارها خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But some were written at rakish angles.
[ترجمه گوگل]اما برخی از آنها با زوایای ناقص نوشته شده اند
[ترجمه ترگمان]اما بعضی از آن ها از زوایا و rakish نوشته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He was a serious young man, not rakish or loud - voiced like the others.
[ترجمه گوگل]او یک مرد جوان جدی بود، نه تندخو و نه پر سر و صدا - مانند دیگران
[ترجمه ترگمان]او جوان جدی بود، نه rakish و نه با صدای بلند مانند دیگران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He looked as if he had glued the rakish beard on to his solemn face.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که گویی ریش ترشی را به صورت متین خود چسبانده است
[ترجمه ترگمان]چنان به نظر می رسید که گویی ریش rakish را بر چهره جدی خود چسبانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She wore her hat at a rakish angle.
[ترجمه گوگل]او کلاهش را با زاویهای خشن سر میکرد
[ترجمه ترگمان]کلاهش را به صورت rakish درآورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The rakish actor was known for dating models.
[ترجمه گوگل]این هنرپیشه متعصب به خاطر مدل های دوستیابی معروف بود
[ترجمه ترگمان]این بازیگر rakish به خاطر مدل قرار ملاقات معروف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I don't think I should have risked anything quite so rakish.
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم که من نباید چیزی به این هولناک را به خطر می انداختم
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم هیچ ریسکی کرده باشم که این همه خودنمایی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید