• : تعریف: a sweet grape that has been dried for use as food.
جمله های نمونه
1. a raisin bun
نان گرد کشمش دار
2. A raisin lodged unattractively between Heather's front teeth but I chose not to tell her about it.
[ترجمه Someone] یک کشمش بین دندان های جلو او قرار گرفته بود اما من تصمیم گرفتم در این باره چیزی به او نگویم
|
[ترجمه گوگل]کشمشی به طرز غیرجذابی بین دندان های جلوی هدر نشست، اما من ترجیح دادم در مورد آن به او چیزی نگم [ترجمه ترگمان]یک کشمش بین دندان های جلو هدر رفت، اما من تصمیم گرفتم در این باره چیزی به او نگویم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Add mango, salsa and raisin; mix well.
[ترجمه گوگل]انبه، سالسا و کشمش را اضافه کنید خوب مخلوط کنید [ترجمه ترگمان]انبه، سالسا، و کشمش را اضافه کنید، خوب مخلوط کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was printed on a raisin package about 1954 and contained brown sugar and orange juice.
[ترجمه گوگل]روی یک بسته کشمش در سال 1954 چاپ شد و حاوی شکر قهوه ای و آب پرتقال بود [ترجمه ترگمان]روی یک بسته کشمش در حدود ۱۹۵۴ نوشته شده بود و حاوی شکر قهوه ای و عصاره پرتقال بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Add raisin mixture and cook momentarily, whisking to make a smooth sauce.
[ترجمه گوگل]مخلوط کشمش را اضافه کنید و کمی تفت دهید و هم بزنید تا سس یکدستی به دست آید [ترجمه ترگمان]ترکیبی از کشمش و آشپز را به طور موقت اضافه بکنید و آن را به یک سس ملایم تبدیل کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید! [ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Soft roll, French bread, raisin bread, hard rolls, rye bread and plain bread.
[ترجمه گوگل]رول نرم، نان فرانسوی، نان کشمشی، رول سفت، نان چاودار و نان ساده [ترجمه ترگمان]نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان برشته [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Sustain me with raisin cakes, Refresh me with apples, Because I am lovesick.
[ترجمه گوگل]مرا با کیک کشمشی سرپا نگه دار، با سیب شادابم کن، زیرا من دلتنگم [ترجمه ترگمان]منو با کیک کشمشی بزار، منو با سیب باز کن چون من عاشق [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They've got this great peanut butter, honey, and raisin sandwich here - but it's really sticky.
[ترجمه گوگل]آنها این ساندویچ کره بادام زمینی، عسل و کشمش عالی را در اینجا دارند - اما واقعاً چسبنده است [ترجمه ترگمان]این کره بادام زمینی بزرگ، عسل و ساندویچ کشمشی اینجا هستند - اما خیلی چسبنده ست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Its world was loaves of Raisin Bread.
[ترجمه گوگل]دنیایش قرص های نان کشمشی بود [ترجمه ترگمان]دنیای آن قرص های نان Raisin بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. These raisin - size fruits are chewy and taste like a cross between a cranberry and a cherry.
[ترجمه گوگل]این میوه ها به اندازه کشمش جویدنی هستند و طعمی شبیه تلاقی کرن بری و گیلاس دارند [ترجمه ترگمان]این میوه ها ترش هستند و طعم آن مثل یک صلیب بین قره قاط و یک گیلاس کوچک است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Made with 100% Sun-Maid California Raisins, Post Raisin Bran is where nutritious and delicious live in harmony.
[ترجمه گوگل]سبوس کشمش Post Raisin که با 100% کشمش Sun-Maid کالیفرنیا ساخته شده است جایی است که مواد مغذی و خوشمزه در هماهنگی زندگی می کنند [ترجمه ترگمان]ساخته شده با ۱۰۰ % سان - دوشیزه کالیفرنیا Raisins، پست Raisin برن جایی است که در آن زنده و لذیذ زندگی می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Raisin my fingers to critics; raisin my head to the sky.
[ترجمه گوگل]انگشتانم را برای منتقدان بکشم سرم را به سوی آسمان بلند کنم [ترجمه ترگمان]انگشت هایم را به سوی منتقدان نان می خورم و سرم را به سوی آسمان می برم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Try Post Raisin Bran and you'll see why it's the better raisin bran.
[ترجمه گوگل]Post Raisin Bran را امتحان کنید و خواهید دید که چرا سبوس کشمش بهتر است [ترجمه ترگمان]سعی کن غذای کشمش Raisin رو امتحان کنی و ببینی که چرا برن رو کشمش بهتره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Sautee spinach, pine nut and raisin with a dash of salt and pepper.
[ترجمه گوگل]اسفناج، مغز کاج و کشمش را با کمی نمک و فلفل تفت دهید [ترجمه ترگمان]اسفناج، میوه کاج و کشمش با یک مقدار نمک و فلفل [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
رنگ قرمز مایل به ابی (اسم)
anemone, pansy, raisin
کشمش (اسم)
raisin
رنگ کشمشی (اسم)
raisin
تخصصی
[نساجی] قرمز مایل به آبی - کشمشی رنگ
انگلیسی به انگلیسی
• dried grape raisins are dried grapes.
پیشنهاد کاربران
• با سرچ در عکس های گوگل فهمیدم raisin بیشتر به خانواده کشمش ها اشاره داره و اگر به نوع خاصی از کشمش بخواین اشاره کنین با اضافه کردن رنگش به عنوان صفت به کلمه ی raisin می تونین این کارو کنین. مثلا balck raisin اشاره به مویز و کشمش انگور سیاه داره و golden raisin به کشمش های زرد و نارنجی اشاره داره. ... [مشاهده متن کامل]
اگر raisin colour رو search کنین رنگی مشابه رنگ مویز ( قرمز مایل به آبی ) میاد.
A raisin is a dried grape. Raisins are produced in many regions of the world and may be eaten raw or used in cooking, baking, and brewing. کشمش میوه رسیده و خشک شده انگور است که با توجه به نوع انگور، روش و شرایط خشک کردن و مواد افزودنی مجاز موجود در آن به نام های مختلفی در بازار به فروش می رسد و مانند دیگر خشکبارها در تمام سال یافت می شود. انگوری که اولین بار کشمش از آن درست شده، حدود ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد در مصر و ایران کشت می شده است. در ابتدای پیدایش کشمش، در روم و یونان از کشمش به عنوان جایزه برای برندگان مسابقات ورزشی و همچنین برای تزیین محل های عبادت استفاده می کردند. کشاورزان در سراسر ایران از گونه های مختلف انگور و به روش های گوناگون، انواع زیادی کشمش تولید می کنند که در آشپزی و آجیل مورد استفاده قرار می گیرد. ... [مشاهده متن کامل]
raisin ( n ) ( reɪzn ) =a dried grape
🥜 نام انواع آجیل و خشکبار به انگلیسی: ✅ nuts = آجیل ✅ almond = بادام درختی ✅️ peanut / ground nut ( British ) = بادام زمینی ✅ cashew / cashew nut = بادام هندی ✅ walnut = گردو ... [مشاهده متن کامل]