در اینجا چند کلمه مشابه "rageaholic" ( معتاد به خشم ) که با ترکیب مشکل پسوند " - aholic" ساخته شده اند، آورده شده است:
1. Workaholic
- معنی: معتاد به کار
- مثال:
- "He's such a workaholic, he never takes vacations. "
... [مشاهده متن کامل]
( �او آنقدر معتاد به کار است که هرگز تعطیلات نمی رود. � )
2. Shopaholic
- معنی: معتاد به خرید
- مثال:
- "She maxed out her credit cards—a true shopaholic. "
( �او همه کارت های اعتباریش را پر کرد—یک معتاد خرید واقعی. � )
3. Chocoholic
- معنی: معتاد به شکلات
- مثال:
- "I can't resist chocolate; I'm a total chocoholic. "
( �نمی توانم در برابر شکلات مقاومت کنم؛ من کاملاً معتاد شکلاتم. � )
4. Foodaholic
- معنی: معتاد به غذا
- مثال:
- "He eats even when he's not hungry—a real foodaholic. "
( �حتی وقتی گرسنه نیست غذا می خورد—یک معتاد واقعی به غذا. � )
5. Sleepaholic
- معنی: معتاد به خواب
- مثال:
- "She’s a sleepaholic and naps everywhere. "
( �او معتاد خواب است و همه جا چرت می زند. � )
6. Wordaholic
- معنی: معتاد به کلمات ( علاقه مند وسواسی به واژه ها )
- مثال:
- "As a writer, I'm a total wordaholic. "
( �به عنوان یک نویسنده، من کاملاً معتاد کلمات هستم. � )
7. Screamaholic
- معنی: معتاد به فریاد زدن ( شبیه rageaholic اما بیشتر برای کسانی که مدام جیغ می زنند )
- مثال:
- "That coach is a screamaholic—he’s always yelling!"
( �آن مربی معتاد فریاد است—همیشه در حال داد زدن است!� )
- - -
نکات:
✅ " - aholic" از "alcoholic" ( معتاد به الکل ) گرفته شده و برای ساخت اعتیادهای غیررسمی به کار می رود.
✅ بیشتر در محاوره استفاده می شود و بار طنزآمیز دارد.
deepseek
- معنی: معتاد به کار
- مثال:
... [مشاهده متن کامل]
( �او آنقدر معتاد به کار است که هرگز تعطیلات نمی رود. � )
- معنی: معتاد به خرید
- مثال:
( �او همه کارت های اعتباریش را پر کرد—یک معتاد خرید واقعی. � )
- معنی: معتاد به شکلات
- مثال:
( �نمی توانم در برابر شکلات مقاومت کنم؛ من کاملاً معتاد شکلاتم. � )
- معنی: معتاد به غذا
- مثال:
( �حتی وقتی گرسنه نیست غذا می خورد—یک معتاد واقعی به غذا. � )
- معنی: معتاد به خواب
- مثال:
( �او معتاد خواب است و همه جا چرت می زند. � )
- معنی: معتاد به کلمات ( علاقه مند وسواسی به واژه ها )
- مثال:
( �به عنوان یک نویسنده، من کاملاً معتاد کلمات هستم. � )
- معنی: معتاد به فریاد زدن ( شبیه rageaholic اما بیشتر برای کسانی که مدام جیغ می زنند )
- مثال:
( �آن مربی معتاد فریاد است—همیشه در حال داد زدن است!� )
- - -
نکات:
✅ " - aholic" از "alcoholic" ( معتاد به الکل ) گرفته شده و برای ساخت اعتیادهای غیررسمی به کار می رود.
✅ بیشتر در محاوره استفاده می شود و بار طنزآمیز دارد.
... [مشاهده متن کامل]
کسی که نشانه های عصبانیت و خشم را ناخواسته و به شدت بروز می دهد.