1. He was handsome in a raffish kind of way.
[ترجمه گوگل]او به نوعی خوش تیپ بود
[ترجمه ترگمان]او به گونه ای خوش قیافه و زیبا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He was drinking cheap champagne with a raffish air.
[ترجمه گوگل]او شامپاین ارزان قیمت را با هوای خشخاش مینوشید
[ترجمه ترگمان]شام پانی ارزان قیمت می نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He has a certain raffish elegance.
4. He had a cosmopolitan, slightly raffish air.
[ترجمه گوگل]او هوای جهان وطنی و کمی خشنی داشت
[ترجمه ترگمان]او یک فضای بین المللی و کمی raffish داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Violette, her hair cut short in raffish pixie fashion, so that her eyes looked luminously large.
[ترجمه گوگل]ويولت، موهايش را به شكل پيكسي رافش كوتاه كرده بود، به طوري كه چشمانش درشت به نظر مي رسيد
[ترجمه ترگمان]موهایش را کوتاه کرده بود، موهایش کوتاه و کوتاه بود، طوری که چشمان او به نظر درشت جلوه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He became friendly with a slightly raffish group of actors.
[ترجمه گوگل]او با گروهی از بازیگران کمی خشن دوست شد
[ترجمه ترگمان]او با گروه کوچکی از بازیگران دوست شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Much emphasis was placed on the raffish past, with roll-calls of distinguished libertines.
[ترجمه گوگل]تأکید زیادی بر گذشتهی عجولانه، با فراخوانهای آزادگان برجسته صورت گرفت
[ترجمه ترگمان]در گذشته تاکید بیشتری بر روی گذشته raffish، با roll از libertines برجسته قرار داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Edward was dressed impeccably, but he retained his raffish air.
[ترجمه گوگل]ادوارد لباس بی عیب و نقصی پوشیده بود، اما هوای خشن خود را حفظ کرد
[ترجمه ترگمان]ادوارد کام لا بی عیب و نقص بود، اما هوای raffish داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His dark good looks had about them something raffish, sinister almost, which at once attracted and frightened her.
[ترجمه گوگل]قیافهی تیرهاش چیزی هولناک و تقریباً شوم در مورد آنها داشت که به یکباره او را جذب و ترساند
[ترجمه ترگمان]نگاه های dark به آن ها چیزی شبیه به raffish، مشئوم، که یکباره مجذوب و هراسان شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Gordon looked somewhat Ivy League, with raffish touches that dated from the early 1970s.
[ترجمه گوگل]گوردون تا حدودی شبیه آیوی لیگ به نظر می رسید، با ظرافت هایی که مربوط به اوایل دهه 1970 بود
[ترجمه ترگمان]گوردون با raffish که در سال ۱۹۷۰ با آن تماس داشت، اندکی به طرف لیگ رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There was a raffish note to the place, thanks to the race track I mention in "At Pleasure Bay. "
[ترجمه گوگل]به لطف مسیر مسابقه ای که در "در خلیج لذت" ذکر کردم، یک یادداشت رافشی در این مکان وجود داشت
[ترجمه ترگمان]یک یادداشت raffish برای این مکان وجود داشت، به لطف مسیر مسابقه که من در \"خلیج لذت\" به آن اشاره کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The theatre's raffish auditorium recalls an earlier era.
[ترجمه گوگل]سالن نمایش رافتی تئاتر، دوران قبل را به یاد می آورد
[ترجمه ترگمان]تالار نمایش تئاتر s یک دوران پیش از این را به یاد می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In order to survive in trouble, "raffish" has become a necessary choice of domestic steel enterprises.
[ترجمه گوگل]برای زنده ماندن در مشکلات، "رافیش" به انتخاب ضروری شرکت های فولاد داخلی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]به منظور زنده ماندن در دردسر، \"raffish\" به انتخاب ضروری شرکت های فولادی داخلی تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Stylish and sharp, Wallis had a vaguely raffish edge.
[ترجمه گوگل]والیس شیک و تیز، لبه ای مبهم داشت
[ترجمه ترگمان]stylish و تیز و الیس به طور مبهم لبه raffish داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Anyway, he would certainly not discuss the subject with the raffish set who would stoop to street-women.
[ترجمه گوگل]به هر حال، او مطمئناً این موضوع را با گروه رافشی که به زنان خیابانی خم میشدند، در میان نمیگذاشت
[ترجمه ترگمان]به هر حال، او مطمئنا درباره موضوع بحث با the که به طرف خیابان خم می شد، بحث نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید