1. She carved a flower out of a radish.
2. Sow the radish seeds thinly.
3. I decided Radish had better go boating.
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفتم رادیش بهتر است قایق سواری کند
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسیدم که بهتر است بروم قایقرانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I leant against the mulberry tree clutching Radish in my fist and had a bit of a cry there.
[ترجمه گوگل]به درخت توت که تربچه را در مشتم گرفته بود تکیه دادم و کمی گریه کردم
[ترجمه ترگمان]به درخت توت سفید تکیه دادم و دستم را مشت کردم و کمی گریه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I don't think I've ever seen Radish so excited.
[ترجمه گوگل]فکر نمی کنم تا به حال رادیش را اینقدر هیجان زده ندیده باشم
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم تا به حال این قدر هیجان زده دیده باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Continue to sow salads like lettuce, radish and spring onion for cropping in late summer.
[ترجمه گوگل]در اواخر تابستان به کاشت سالادهایی مانند کاهو، تربچه و پیازچه برای کشت ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]ادامه دادن سالاد مانند کاهو، تربچه و پیاز برای cropping در اواخر تابستان ادامه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He tucks me up and he tucks Radish up too, and he kisses both our noses which makes me giggle again.
[ترجمه گوگل]او مرا بالا می کشد و تربچه را هم بالا می کشد و هر دو بینی ما را می بوسد که باعث می شود دوباره بخندم
[ترجمه ترگمان]من را به هم می زند و هم آن را به هم می زند و هم noses را می بوسد و هر دو بینی خود را می بوسد که باعث می شود دوباره خنده ام بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The garden would be fairyland for Radish.
[ترجمه گوگل]باغ برای تربچه سرزمین پریان خواهد بود
[ترجمه ترگمان]باغ برای Radish سرزمین پریان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I get in the bath and Radish gets in with me and floats about as merry as a little duck.
[ترجمه گوگل]وارد حمام میشوم و تربچه با من سوار میشود و مثل یک اردک کوچک شناور میشود
[ترجمه ترگمان]من میرم تو حموم و Radish با من میاد و مثل یه اردک راه می ره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Radish and I grin at each other.
[ترجمه گوگل]من و رادیش به هم پوزخند می زنیم
[ترجمه ترگمان]من و Radish به یکدیگر لبخند می زنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. “A Bird of Paradise”. Green radish, carrot, pumpkin.
[ترجمه گوگل]"پرنده ای از بهشت" تربچه سبز، هویج، کدو تنبل
[ترجمه ترگمان]\"پرنده بهشت\" سس سبز، هویج، کدوتنبل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Seedlings of parsnip, carrot, beetroot and radish must fight off slugs, and weeds also need checking, hoeing them as they grow, to leave the pests nowhere to hide.
[ترجمه گوگل]نهالهای ازگیل، هویج، چغندر و تربچه باید با رابها مبارزه کنند و علفهای هرز نیز نیاز به بررسی دارند و در حین رشد آنها را بیل زدن میکنند تا آفتها جایی برای مخفی شدن نگذارند
[ترجمه ترگمان]seedlings از parsnip، carrot، beetroot و تربچه باید با حلزون سر و کار داشته باشند، و علف های هرز هم به چک کردن آن ها نیاز دارند، تا وقتی که رشد می کنند، آن ها را hoeing، تا آفات را در هیچ کجا پنهان نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In some places we have to put radish, lotus root, cockscomb, soybean shoot a class for materials with local characteristics.
[ترجمه گوگل]در بعضی جاها باید تربچه، ریشه نیلوفر آبی، شانه خروس، دانه سویا را برای موادی با خصوصیات محلی قرار دهیم
[ترجمه ترگمان]در برخی از مکان هایی که ما باید radish، ریشه های نیلوفر آبی، cockscomb و سویا را برای مواد با ویژگی های محلی به یک کلاس شلیک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. People in Shandong province like eating radish as fruit from long ago.
[ترجمه گوگل]مردم استان شاندونگ خوردن تربچه را به عنوان میوه از دیرباز دوست دارند
[ترجمه ترگمان]مردم در استان شاندونگ مانند خوردن میوه از دیرباز به عنوان میوه عمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. A spicy, sharp - tasting radish was exactly what her stomach craved.
[ترجمه گوگل]یک تربچه تند، تند و مزه دقیقا همان چیزی بود که معده اش میل داشت
[ترجمه ترگمان]یک تربچه تند و تند، دقیقا چیزی بود که شکمش را می طلبید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید