radioactive

/ˌreɪdɪoʊˈæktɪv//ˌreɪdɪəʊˈæktɪv/

معنی: رادیو اکتیو
معانی دیگر: تابشگر، پرتوزا، رخشی، رخششی، پرتو افشان، تابش دار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: radioactively (adv.)
(1) تعریف: emitting energy or subatomic particles as a result of the decay of unstable isotopes.

(2) تعریف: of or pertaining to an unstable isotope or instruments used to handle unstable isotopes.

جمله های نمونه

1. some radioactive substances can emanate dangerous radiation for many years
برخی مواد تابشگر قادرند سال ها به طور خطرناکی از خود اشعه ی رادیواکتیو ساطع کنند.

2. The machine can accurately locate radioactive material.
[ترجمه گوگل]این دستگاه می تواند مواد رادیواکتیو را به طور دقیق شناسایی کند
[ترجمه ترگمان]دستگاه می تواند به دقت مواد رادیو اکتیو را تعیین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. People should keep away from the radioactive waste.
[ترجمه گوگل]مردم باید از زباله های رادیواکتیو دوری کنند
[ترجمه ترگمان]مردم باید از پسماند رادیواکتیوی دوری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We found that pitchblende contains at least two radioactive materials, one of which, accompanying bismuth, has been given the name polonium, while the other, paired with barium, has been called radium.
[ترجمه گوگل]ما دریافتیم که pitchblende حاوی حداقل دو ماده رادیواکتیو است که یکی از آنها، همراه با بیسموت، نام پلونیوم داده شده است، در حالی که دیگری، همراه با باریم، رادیوم نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]ما دریافتیم که pitchblende دارای حداقل دو ماده رادیواکتیو است که یکی از آن ها حاوی مواد رادیواکتیو است، در حالی که یکی دیگر از آن ها که با باریوم جفت شده است، رادیوم نام گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They were exposed to radioactive fallout during nuclear weapons tests.
[ترجمه گوگل]آنها در طول آزمایش های تسلیحات هسته ای در معرض امواج رادیواکتیو قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حین آزمایش سلاح های هسته ای در معرض ذرات رادیواکتیو قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The airborne radioactive particles have covered a huge area of Russia.
[ترجمه گوگل]ذرات رادیواکتیو موجود در هوا، منطقه وسیعی از روسیه را پوشانده است
[ترجمه ترگمان]ذرات رادیواکتیو در هوا منطقه وسیعی از روسیه را پوشش داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These are standard procedures for handling radioactive waste.
[ترجمه گوگل]اینها رویه های استاندارد برای مدیریت زباله های رادیواکتیو هستند
[ترجمه ترگمان]اینها دستورالعمل های استاندارد برای حمل زباله های رادیو اکتیو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The government has been storing radioactive waste at Fernald for 50 years.
[ترجمه گوگل]دولت 50 سال است که زباله های رادیواکتیو را در فرنالد ذخیره می کند
[ترجمه ترگمان]دولت برای ۵۰ سال ضایعات رادیو اکتیو را در Fernald ذخیره کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At the extreme, some nuclear waste is so radioactive it has to be kept isolated for thousands of years.
[ترجمه گوگل]در نهایت، برخی از زباله های هسته ای آنقدر رادیواکتیو هستند که باید برای هزاران سال ایزوله نگه داشته شوند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، برخی ضایعات هسته ای به قدری رادیواکتیو است که باید به مدت هزاران سال منزوی نگه داشته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Radioactive waste is simply spent fuel.
[ترجمه گوگل]زباله های رادیواکتیو به سادگی سوخت مصرف می شوند
[ترجمه ترگمان]زباله رادیو اکتیو به سادگی سوخت مصرف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A radioactive plume could reach the city within hours.
[ترجمه گوگل]یک ستون رادیواکتیو می تواند ظرف چند ساعت به شهر برسد
[ترجمه ترگمان]یک توده رادیواکتیو ممکن است در عرض چند ساعت به شهر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The consequences of the radioactive leakage may not become apparent for a generation or more.
[ترجمه گوگل]عواقب نشت رادیواکتیو ممکن است برای یک نسل یا بیشتر آشکار نشود
[ترجمه ترگمان]عواقب نشت رادیو اکتیو ممکن است برای یک نسل یا بیشتر آشکار نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There is a danger of serious contamination from radioactive waste.
[ترجمه گوگل]خطر آلودگی جدی ناشی از زباله های رادیواکتیو وجود دارد
[ترجمه ترگمان]خطر آلودگی شدید مواد رادیواکتیو وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Radioactive waste has been found at the dump.
[ترجمه گوگل]زباله های رادیواکتیو در محل زباله پیدا شده است
[ترجمه ترگمان]waste رادیو اکتیوی توی این آشغالدونی پیدا شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Eastern Europe is rapidly becoming a dumping-ground for radioactive residues.
[ترجمه گوگل]اروپای شرقی به سرعت در حال تبدیل شدن به محل تخلیه پسماندهای رادیواکتیو است
[ترجمه ترگمان]اروپای شرقی به سرعت در حال تبدیل شدن به یک زمین دفن زباله برای باقی مانده های رادیواکتیو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رادیو اکتیو (صفت)
radioactive

تخصصی

[شیمی] پرتوزا، رادیو اکتیو
[برق و الکترونیک] پرتوزا بروز ویژگی پرتوزایی،این منبع می تواند طبیعی یا ساخت بشر باشد . - رادیو اکتیو، پرتوزا
[ریاضیات] پرتو زا، تابش دار، رادیواکتیو، پرتو افشان

انگلیسی به انگلیسی

• emitting energy as a result of atomic decay, radiating energy in waves or moving particles
something that is radioactive contains a substance that produces energy in the form of powerful and harmful rays.

پیشنهاد کاربران

so divisive or controversial as to require avoidance
آنقدر تفرقه انگیز یا بحث انگیز که نیاز به اجتناب دارد
بعضی اوقات به عنوان یه اصطلاح برای ادما هم استفاده میشه.
radioactive ( شیمی )
واژه مصوب: پرتوزا
تعریف: ویژگی ماده‏ای که از خود یک یا تعدادی از تابش های آلفا و بتا و گاما را نشر دهد
مربوط به فیزیک است
تابش زا

بپرس