radio broadcast


واپراکنش رادیویی، سخن پراکنی (رادیویی)، پخش و سخن پراکنی بوسیله رادیو

جمله های نمونه

1. The president gave a radio broadcast to mark the end of the war.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور یک برنامه رادیویی به مناسبت پایان جنگ ارائه داد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور به یک رادیو پخش رادیویی داد تا پایان جنگ را نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The planetarium staff also prepared talks for radio broadcast.
[ترجمه گوگل]کارکنان افلاک نما نیز مذاکراتی را برای پخش رادیویی آماده کردند
[ترجمه ترگمان]کارکنان planetarium همچنین گفتگوهایی را برای پخش رادیویی آماده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The radio broadcast the news in detail.
[ترجمه گوگل]رادیو این خبر را به تفصیل پخش کرد
[ترجمه ترگمان]رادیو اخبار را به طور مفصل پخش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They'd come soon, perhaps when the radio broadcast was over.
[ترجمه گوگل]آنها به زودی می آمدند، شاید وقتی پخش رادیو تمام شد
[ترجمه ترگمان]احتمالا به محض اینکه رادیو پخش شد، آن ها به اینجا امده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The group sponsors speeches, a radio broadcast and an Internet site.
[ترجمه گوگل]این گروه از سخنرانی ها، پخش رادیویی و یک سایت اینترنتی حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]این گروه حامی سخنرانی، یک برنامه رادیویی و یک وب سایت اینترنتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His radio broadcast on the same day contained no hint of criticism of the Allies.
[ترجمه گوگل]پخش رادیویی او در همان روز هیچ اشاره ای به انتقاد از متفقین نداشت
[ترجمه ترگمان]پخش رادیویی او در همان روز هیچ نشانه ای از انتقاد از متفقین نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chamberlain's dramatic radio broadcast announcing the Declaration of War in 193
[ترجمه گوگل]پخش رادیویی نمایشی چمبرلین که اعلامیه جنگ را در سال 193 اعلام می کرد
[ترجمه ترگمان]رادیوی dramatic Chamberlain اعلام کرد که اعلامیه جهانی ۱۹۳ به ۱۹۳ مورد رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At noon the radio broadcast a joint statement from Koffigoh and Eyadema, calling for discipline.
[ترجمه گوگل]ظهر رادیو بیانیه مشترک کوفیگو و ایادما را پخش کرد که خواستار نظم و انضباط شد
[ترجمه ترگمان]هنگام ظهر رادیو یک بیانیه مشترک از Koffigoh و ایادیما را پخش کرد و خواستار نظم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. NBC Radio broadcast the first national Thanksgiving Day game in 193 when the Detroit Lions hosted the Chicago Bears.
[ترجمه گوگل]رادیو NBC اولین بازی ملی روز شکرگزاری را در سال 193 پخش کرد، زمانی که شیرهای دیترویت میزبان خرس های شیکاگو بود
[ترجمه ترگمان]رادیو NBC اولین بازی ملی در سال ۱۹۳ را در سال ۱۹۳ میلادی پخش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The news slowly filtered out of the radio broadcast.
[ترجمه گوگل]اخبار به آرامی از پخش رادیویی خارج شد
[ترجمه ترگمان]این خبر به آرامی از رادیو پخش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The radio broadcast told that today will be sunny with cloudless sky all day.
[ترجمه گوگل]پخش رادیویی اعلام کرد که امروز در تمام طول روز آفتابی با آسمان بدون ابر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]پخش رادیویی به ما گفت که امروز آسمان بدون ابر آفتابی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is my favorite radio broadcast and I always listen to it while I'm driving.
[ترجمه گوگل]این برنامه رادیویی مورد علاقه من است و همیشه هنگام رانندگی به آن گوش می دهم
[ترجمه ترگمان]این رادیو مورد علاقه من است و من همیشه هنگام رانندگی به آن گوش می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The news of the President's death was given out in a radio broadcast.
[ترجمه گوگل]خبر درگذشت رئیس جمهور در رادیو پخش شد
[ترجمه ترگمان]خبر مرگ رئیس جمهور در یک برنامه رادیویی پخش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] پخش رادیو یی برنامه ای که ایستگاه رادیویی برای دریافت همگانی پخش می شود . - پخش رادیویی

انگلیسی به انگلیسی

• transmission of radio signal; dispatch of a message through radio waves
radio transmission, message or program transmitted via radio

پیشنهاد کاربران

بپرس