radicle

/ˈrædɪkl̩//ˈrædɪkl̩/

معنی: بنیان، ریشه چه، ریشه کوچک، اصل ریشه، سرریشه
معانی دیگر: (کالبد شناسی: آغاز ریشه مانند عصب یا رگ و غیره) بن پی، بن رگ، بنچه، فرعی، نازک، مانند رگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the lower part of a plant embryo or seedling, esp. the beginnings of a root.

جمله های نمونه

1. In radicle areas, there are palisade cells and a lucuna which located above micropyle and formed via knockdown parenchyma cells .
[ترجمه گوگل]در نواحی ریشه، سلول‌های پالیسید و لوکونا وجود دارند که در بالای میکروپیل قرار دارند و از طریق سلول‌های پارانشیم کوبنده تشکیل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در مناطق radicle، سلول های پناه گاه و یک lucuna وجود دارند که در بالای micropyle قرار دارند و از طریق سلول های parenchyma با شکست شکل می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The mature embryo is corn posed of radicle, coleorhiza, plumule, coleoptile, scutellum and epiblast. That is the typical structure of the mature embryo of grass.
[ترجمه گوگل]جنین بالغ ذرت است که از ریشه، کلئوریزا، ساقه، کولئوپتیل، اسکوتلوم و اپی بلاست تشکیل شده است این ساختار معمولی جنین بالغ علف است
[ترجمه ترگمان]جنین بالغ corn از radicle، coleorhiza، plumule، coleoptile، scutellum و اپیبلاست است این ساختار معمول جنین بالغ بر علف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Among cotyledon, petiole of cotyledon, hypocotyl, and radicle, hypocotyl has the most responsive explants to 4 - D .
[ترجمه گوگل]در بین لپه، دمبرگ لپه، هیپولپه و ریشه، هیپولپه بیشترین ریزنمونه را به 4 - D دارد
[ترجمه ترگمان]در میان cotyledon، petiole، cotyledon و radicle، hypocotyl most explants به ۴ - D دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Stage I of seed development produces the radicle, which gives rise to the root, and the plumule, giving the shoot and cotyledons.
[ترجمه گوگل]مرحله اول رشد بذر باعث ایجاد ریشه می شود که ریشه را ایجاد می کند و ساقه و ساقه و لپه را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]مرحله اول توسعه بذر، radicle را تولید می کند که به ریشه افزایش می یابد، و the ها، به the و cotyledons دست می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Kill to construct a radicle rank superior, also get that superior to sprint out physical strength, without physical strength conservation body, kill its shot for the aptitude indeed.
[ترجمه گوگل]کشتن برای ساختن یک رادیکول رتبه برتر، همچنین آن برتر را بدست آورید تا قدرت بدنی را به سرعت بیرون بیاورید، بدون بدن حفظ قدرت بدنی، شلیک آن را برای استعداد در واقع بکشید
[ترجمه ترگمان]آن ها را بکشید تا یک رتبه بالاتر از هم داشته باشید، همچنین آن را برتر برای سرعت بخشیدن به مقاومت فیزیکی، بدون بدن حفاظت از قدرت بدنی، بکشید و عکس آن را به خاطر استعداد و استعداد بکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Stratification was good for radicle growth.
[ترجمه گوگل]لایه بندی برای رشد ریشه خوب بود
[ترجمه ترگمان]stratification برای رشد radicle خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Regression equations between the concentrations and radicle growth speed in cucumber were found.
[ترجمه گوگل]معادلات رگرسیون بین غلظت و سرعت رشد ریشه در خیار یافت شد
[ترجمه ترگمان]روابط رگرسیون بین غلظت و سرعت رشد radicle در خیار نیز یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The radicle and hypocotyl length and number of lateral roots increased with increasing germination time and decreased with increasing ploidy.
[ترجمه گوگل]طول ریشه چه و هیپوکوتیل و تعداد ریشه های جانبی با افزایش زمان جوانه زنی افزایش و با افزایش پلوئیدی کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]طول و طول hypocotyl و تعداد ریشه های جانبی با افزایش زمان رویش افزایش یافت و با افزایش ploidy کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The index had germination rate, the weight of radicle, the weight of embryo, seedling rate, plant height, the number of seminal root, the total length of seminal root and dry weight of seedling.
[ترجمه گوگل]این شاخص دارای سرعت جوانه زنی، وزن ریشه چه، وزن جنین، سرعت گیاهچه، ارتفاع بوته، تعداد ریشه منی، طول کل ریشه منی و وزن خشک گیاهچه بود
[ترجمه ترگمان]این شاخص نرخ جوانه زنی، وزن جنین، نرخ جوانه زنی، ارتفاع ساقه و تعداد ریشه ها و طول کل ریشه ها و وزن خشک نهال را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A low NaCl concentration could promote radicle growth, while excessive NaCl would lead to inhibition.
[ترجمه گوگل]غلظت کم نمک طعام می تواند رشد ریشه را افزایش دهد، در حالی که نمک طعام بیش از حد منجر به مهار می شود
[ترجمه ترگمان]غلظت پایین تر NaCl می تواند رشد radicle را ارتقا دهد در حالی که NaCl بیش از حد منجر به مهار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Coleorhiza covered the radicle of differentiating wheat embryo and morphologically appeared as tapered tissue with an attached globular protrusion.
[ترجمه گوگل]Coleorhiza ریشه جنین گندم متمایز کننده را پوشانده و از نظر مورفولوژیکی به صورت بافت مخروطی با یک برآمدگی کروی متصل ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]Coleorhiza، the دانه های گندم را پوشش داد و به لحاظ مورفولوژیکی به عنوان یک بافت باریک با an کروی متصل ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The cells of the root cap of the radicle abound with chloroplast up to early stages of seed germination.
[ترجمه گوگل]سلول های کلاهک ریشه ریشه تا مراحل اولیه جوانه زنی بذر سرشار از کلروپلاست است
[ترجمه ترگمان]سلول های کلاهک ریشه of با chloroplast تا مراحل اولیه رویش دانه زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The biological activity assay of the crude toxin showed that it could induce the characteristic symptom of rice sheath blight and inhibit the growth of rice radicle and make the seedling wilting.
[ترجمه گوگل]سنجش فعالیت بیولوژیکی سم خام نشان داد که می تواند علائم مشخصه سوختگی غلاف برنج را القا کند و از رشد ریشه ریشه برنج جلوگیری کرده و باعث پژمردگی گیاهچه شود
[ترجمه ترگمان]سنجش فعالیت زیستی of خام نشان داد که می تواند نشانه های مشخصه آسیب غلاف برنج را القا کند و رشد برنج را مهار کند و نهال جوانه بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Since the reaction of ABA on scutellum is not sensitive and higher level of ABA can inhibit the plumule and radicle, so that it promotes the scutellum callus growth.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که واکنش ABA روی اسکاتلوم حساس نیست و سطح بالاتر ABA می تواند ساقه و ریشه را مهار کند، به طوری که باعث رشد کالوس استخوانی می شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که واکنش of در scutellum حساس نیست و سطح بالاتر of می تواند مانع رشد plumule و radicle شود، به طوری که رشد callus scutellum را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بنیان (اسم)
valence, valency, basis, root, radical, foundation, radicle, warp and woof

ریشه چه (اسم)
radicle

ریشه کوچک (اسم)
radicle

اصل ریشه (اسم)
radicle

سر ریشه (اسم)
radicle

تخصصی

[زمین شناسی] ریشه چه، ریشه کوچک - در گیاه شناسی، ریشه آغازین یک جنین که داخل ریشه اولیه جوانه رشد می کند (Fuller& Tippo, 1954). - در دیرینه شناسی، الف- ساختار ریشه مانند یک بریوزوآ مرکب از یک یا چند کنوزویید. ب- شاخه مجزای ریشه مانند پایه یک لاله وش.

انگلیسی به انگلیسی

• portion of a seedling that develops into the main root; small root-like structure forming the base of a nerve or blood vessel

پیشنهاد کاربران

بپرس