1. His radicalism and refusal to compromise isolated him.
[ترجمه گوگل]رادیکالیسم و امتناع او از سازش او را منزوی کرد
[ترجمه ترگمان]تندروی و امتناع او از مصالحه او را منزوی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Radicalism can mean conserving what needs to be guarded, like our attenuated traditions of individual freedom.
[ترجمه گوگل]رادیکالیسم می تواند به معنای حفظ آن چیزی باشد که باید محافظت شود، مانند سنت های ضعیف شده آزادی فردی ما
[ترجمه ترگمان]Radicalism می تواند به این معنی باشد که حفظ کردن آنچه که باید محافظت شود، مانند سنت attenuated آزادی فردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The anarchist movement and its radicalism provided a crucial background for the introduction of Marxist ideas.
[ترجمه گوگل]جنبش آنارشیستی و رادیکالیسم آن زمینه حیاتی را برای معرفی افکار مارکسیستی فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]جنبش هرج و مرج طلبی و تندروی آن یک زمینه حیاتی را برای معرفی ایده های مارکسیستی فراهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But the depth of the speech's radicalism has not reached a wider public.
[ترجمه گوگل]اما عمق رادیکالیسم سخنرانی به افکار عمومی گسترده تری نرسیده است
[ترجمه ترگمان]اما عمق افراط گرایی این سخنرانی به یک جامعه گسترده تر نیز نرسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There was a tendency to radicalism in the labour movement.
[ترجمه گوگل]گرایش به رادیکالیسم در جنبش کارگری وجود داشت
[ترجمه ترگمان]گرایش به تندروی در جنبش کارگری وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But Burton's radicalism was soon overtaken by the inevitable favours bought him by his talents.
[ترجمه گوگل]اما رادیکالیسم برتون به زودی تحت تأثیر محبت های اجتناب ناپذیری قرار گرفت که استعدادهایش برای او به ارمغان آورد
[ترجمه ترگمان]اما طولی نکشید که radicalism و radicalism به زودی به او رسید و این احسان inevitable او را با استعدادهایی که داشت از او گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Radicalism from a right-wing government spawned radicalism in its opponents.
[ترجمه گوگل]رادیکالیسم از یک دولت دست راستی باعث ایجاد رادیکالیسم در مخالفانش شد
[ترجمه ترگمان]Radicalism که از یک دولت جناح راست منشعب شده اند، افراط گرایی را در مخالفان خود کاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. By 1900 his radicalism had prevailed over his loyalty to his employer.
[ترجمه گوگل]در سال 1900 رادیکالیسم او بر وفاداری او به کارفرمایش چیره شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۰۰ تندروی او بر وفاداری او به کارفرمای خود غلبه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Short of such radicalism, we must approach the task in a more subtle manner.
[ترجمه گوگل]به جز چنین رادیکالیسمی، ما باید به شیوه ای ظریف تر به این کار نزدیک شویم
[ترجمه ترگمان]در رابطه با این رادیکال شدن، ما باید به روش دقیق تر به این کار نزدیک شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It was a stunning act of radicalism, which has lasted.
[ترجمه گوگل]این یک عمل خیره کننده رادیکالیسم بود که دوام آورد
[ترجمه ترگمان]این یک اقدام خیره کننده از تندروی بود که به طول انجامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Sufism is opposed to radicalism and helps to promote Islam.
[ترجمه گوگل]تصوف با رادیکالیسم مخالف است و به ترویج اسلام کمک می کند
[ترجمه ترگمان]صوفی گری با افراط گرایی مخالف است و به ترویج اسلام کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Arab radicalism grew exponentially in the wake of the 1967 war.
[ترجمه گوگل]رادیکالیسم عرب در پی جنگ 1967 به طور تصاعدی رشد کرد
[ترجمه ترگمان]تندروی عرب در پی جنگ ۱۹۶۷ به صورت نمایی رشد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He was a major influence in converting Godwin to political radicalism.
[ترجمه گوگل]او تأثیر عمده ای در تبدیل گادوین به رادیکالیسم سیاسی داشت
[ترجمه ترگمان]او نفوذ عمده ای در تبدیل گادوین به تندروی سیاسی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. All that could easily coexist with political and religious radicalism, and in William Empson it did.
[ترجمه گوگل]همه اینها به راحتی میتوانست با رادیکالیسم سیاسی و مذهبی همزیستی کند، و در ویلیام امپسون چنین بود
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که می توانست به راحتی با رادیکالیسم سیاسی و مذهبی هم زیستی کند، و ویلیام empson نیز همین کار را کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید