radical thinking

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
تفکر ریشه ای / اندیشیدن بنیادین / نگرش دگرگون ساز
در زبان محاوره ای:
فکر از بیخ، همه چی رو زیر و رو کردن، از نو فکر کردن، ساختارشکنی ذهنی
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ( فلسفی – مفهومی ) :
تفکری که به جای پرداختن به ظواهر یا اصلاحات سطحی، به سراغ ریشه ها و بنیان های یک مسئله می رود
مثال: Radical thinking questions the very foundations of our beliefs.
تفکر ریشه ای، خودِ بنیان باورهای ما رو زیر سؤال می بره.
2. ( نوآورانه – طراحی و کسب وکار ) :
رویکردی که به دنبال راه حل های کاملاً جدید و متفاوت برای مسائل پیچیده است، نه صرفاً بهبودهای تدریجی
مثال: Radical thinking led to the creation of electric cars.
تفکر دگرگون ساز باعث خلق خودروهای برقی شد.
3. ( اجتماعی – تاریخی ) :
در تاریخ، بسیاری از جنبش های اجتماعی و سیاسی با تفکر رادیکال آغاز شدند—یعنی با رد نظم موجود و تصور دنیایی متفاوت
مثال: Radical thinkers have challenged oppressive systems for centuries.
اندیشمندان رادیکال قرن هاست که نظام های سرکوبگر رو به چالش کشیدن.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
revolutionary thinking – disruptive thinking – foundational thinking – paradigm - shifting – transformative reasoning