radiator

/ˈreɪdiˌetər//ˈreɪdɪeɪtə/

معنی: خنک کننده، رادیاتور، تشعشع کننده، دما تاب، گرما تاب، خنک کن بخاری
معانی دیگر: رخشگر، (اتومبیل و موتور و غیره) سرد کن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a device, such as that in a car, consisting of tubes through which fluid coolant passes.

(2) تعریف: any of a number of heating devices using hot pipes or coils to warm the surrounding air.

(3) تعریف: something that emits radiation.

جمله های نمونه

1. the car's radiator is completely corroded
رادیاتور اتومبیل کاملا زنگ زده است.

2. shivering children were huddled up against the radiator
بچه های لرزان دور رادیاتور شوفاژ حلقه زده بودند.

3. I hung his wet trousers on the radiator, but they're not dry yet.
[ترجمه گوگل]شلوار خیسش را به رادیاتور آویزان کردم اما هنوز خشک نشده است
[ترجمه ترگمان]شلوار خیسش را روی رادیاتور آویزان کردم، اما هنوز خشک نشدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Heat radiates from the heating radiator and spreads to every corner of the room.
[ترجمه گوگل]گرما از رادیاتور گرمایش ساطع می شود و به هر گوشه اتاق پخش می شود
[ترجمه ترگمان]حرارت از رادیاتور گرما پخش می شود و به هر گوشه اتاق پخش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Where's the key for turning off the radiator?
[ترجمه گوگل]کلید خاموش کردن رادیاتور کجاست؟
[ترجمه ترگمان]کلید آن رادیاتور کجاست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A household radiator absorbs energy in the form of electric current and releases it in the form of heat.
[ترجمه گوگل]رادیاتور خانگی انرژی را به صورت جریان الکتریکی جذب کرده و به صورت گرما آزاد می کند
[ترجمه ترگمان]یک رادیاتور خانگی انرژی را به شکل جریان الکتریکی جذب می کند و آن را به شکل گرما آزاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That tiny radiator doesn't give off much heat.
[ترجمه گوگل]آن رادیاتور کوچک گرمای زیادی نمی دهد
[ترجمه ترگمان]این رادیاتور کوچولو حرارت زیادی از آب در نمی آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The hostage had been shackled to a radiator.
[ترجمه گوگل]گروگان را به رادیاتور بسته بودند
[ترجمه ترگمان]گروگان به یه رادیاتور چسبیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The radiator is giving out a lot of heat.
[ترجمه گوگل]رادیاتور گرمای زیادی می دهد
[ترجمه ترگمان]رادیاتور بسیار گرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The radiator is stone cold; isn't the heating working?
[ترجمه گوگل]رادیاتور سنگ سرد است گرمایش کار نمی کند؟
[ترجمه ترگمان]رادیاتور سرد است، گرم کار کردن نیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Top up the radiator before making a long journey.
[ترجمه گوگل]قبل از سفر طولانی رادیاتور را شارژ کنید
[ترجمه ترگمان]قبل از این که یه سفر طولانی داشته باشیم رادیاتور بالا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We bled the car radiator off.
[ترجمه گوگل]رادیاتور ماشین را خاموش کردیم
[ترجمه ترگمان]the را خاموش کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Check the water level in the car radiator.
[ترجمه گوگل]سطح آب رادیاتور خودرو را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]سطح آب را در رادیاتور اتومبیل بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The radiator gives out a lot of heat.
[ترجمه گوگل]رادیاتور گرمای زیادی می دهد
[ترجمه ترگمان]رادیاتور مقدار زیادی گرما می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The car has a fancooled radiator.
[ترجمه گوگل]ماشین دارای رادیاتور فن کول شده است
[ترجمه ترگمان]ماشین یک رادیاتور fancooled دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خنک کننده (اسم)
fridge, conditioner, cooler, radiator

رادیاتور (اسم)
radiator

تشعشع کننده (اسم)
radiator

دما تاب (اسم)
radiator

گرما تاب (اسم)
radiator

خنک کن بخاری (اسم)
radiator

تخصصی

[خودرو] در اتومبیلهایی که سیستم خنک کننده آنها توسط آب کار میکند آب گرم شده از داخل رادیاتور عبور میکند و توسط FAN خنک شده و دوباره به موتور باز میگردد.
[سینما] منبع تابنده / نور تاب
[برق و الکترونیک] تابشگر،راد یاتور 1. بخشی از انتن یا خط انتقال که امواج الکترومغناطس را به طور مستقیم در فضا یا در برابر باز تابنده ای برای کانونی شدن یا جهت گرفتن تابش می کند. 2. جسمی که انرژی تابشی گسیل می کند. - رادیاتور، خنک کننده
[ریاضیات] تابشگر

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that radiates; heater made from metal coils or pipes filled with hot water or steam; device used to cool an engine
a radiator is a hollow metal device which is connected to a central heating system and used to heat a room.
a car radiator is the part of the engine which is used to cool the engine.

پیشنهاد کاربران

radiator ( n ) =a hollow metal device for heating rooms. Radiators are usually connected by pipes through which hot water is sent =a device for cooling the engine of a vehicle or an aircraft
radiator
قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی:
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
...
[مشاهده متن کامل]

rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند

trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی

radiator ( فیزیک )
واژه مصوب: تابشگر
تعریف: جسمی که به صورت ذره یا موج از خود تابش گسیل کند
radiator ( noun ) = شوفاژ، رادیاتور ( برای خنک کردن موتور یا برای گرم کردن فضا ) /تابشگر ( در فیزیک )
examples:
1 - a central heating system with a radiator in each room
سیستم گرمایش مرکزی با یک رادیاتور در هر اتاق
...
[مشاهده متن کامل]

2 - When we installed the central heating, we put a radiator in every room.
وقتی گرمایش مرکزی را نصب کردیم ، در هر اتاق یک رادیاتور قرار می دهیم.
3 - My car engine overheated because the water had leaked out of the radiator.
موتور ماشینم داغ شد چون آب از رادیاتور نشت کرده بود.

شوفاژ
خودرو: رادیاتور
پرتو افکن

بپرس