1. radar stations are monitoring all our heavy bombers
ایستگاه های رادار همه ی بمب افکن های سنگین ما را کنترل می کنند.
2. this radar can pinpoint the position of an aircraft
این رادار می تواند جای هواپیما را دقیقا معلوم کند.
3. they were pioneers in the development of radar
آنان در ایجاد رادار پیشتاز بودند.
4. it was a perfect hit and destroyed the enemy's radar
هدفگیری کاملا دقیقی بود و رادارهای دشمن را نابود کرد.
5. This radar is operated by an electronic pulse.
[ترجمه گوگل]این رادار توسط یک پالس الکترونیکی کار می کند
[ترجمه ترگمان]این رادار توسط یک پالس الکترونیکی اداره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The coastline can now be monitored by radar.
[ترجمه گوگل]اکنون خط ساحلی توسط رادار قابل رصد است
[ترجمه ترگمان]این خط ساحلی اکنون می تواند توسط رادار نظارت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The aircraft is designed to be invisible to radar.
[ترجمه گوگل]این هواپیما طوری طراحی شده است که برای رادار نامرئی باشد
[ترجمه ترگمان]این هواپیما برای نامریی شدن طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The ship, with the help of radar, sailed in thick fog.
[ترجمه گوگل]کشتی با کمک رادار در مه غلیظ حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]کشتی با کمک رادار در مه غلیظ حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The radar beam can track a number of targets almost simultaneously.
[ترجمه گوگل]پرتو رادار می تواند تعدادی هدف را تقریباً به طور همزمان ردیابی کند
[ترجمه ترگمان]تیر رادار می تواند تعدادی از اهداف را تقریبا به طور همزمان ردیابی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Its radar equipment was powered by a nuclear reactor.
[ترجمه گوگل]تجهیزات راداری آن توسط یک راکتور هسته ای کار می کرد
[ترجمه ترگمان]تجهیزات رادار آن توسط یک رآکتور هسته ای تامین می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Astronomers track large meteors using radar.
[ترجمه گوگل]ستاره شناسان شهاب های بزرگ را با استفاده از رادار ردیابی می کنند
[ترجمه ترگمان]ستاره شناسان و ستاره های بزرگ از رادار استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They acquired the target by radar.
[ترجمه گوگل]آنها هدف را با رادار به دست آوردند
[ترجمه ترگمان]آن ها هدف را با رادار به دست آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The plane suddenly just disappeared from the radar screen.
[ترجمه گوگل]هواپیما به طور ناگهانی از صفحه رادار ناپدید شد
[ترجمه ترگمان]هواپیما ناگهان از صفحه رادار ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The military use radar satellites to track targets through clouds and at night.
[ترجمه گوگل]ارتش از ماهواره های رادار برای ردیابی اهداف از میان ابرها و در شب استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]ارتش از ماهواره های رادار برای ردیابی اهداف از طریق ابرها و در شب استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He is a radar.