1. I also enjoy windsurfing, tennis, racquetball, swimming, you name it.
[ترجمه گوگل]من همچنین از موج سواری، تنیس، راکتبال، شنا لذت می برم
[ترجمه ترگمان]همچنین از موج سواریه، تنیس، راکت بال و شنا لذت می برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. At the time, racquetball was taking off.
[ترجمه گوگل]در آن زمان، راکتبال در حال اوج گرفتن بود
[ترجمه ترگمان]اون موقع \"راکت بال\" خاموش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. For his part, Mayor Miller says he plays racquetball, and thus has never witnessed Thoreson sharing the greens with developers.
[ترجمه گوگل]به نوبه خود، شهردار میلر می گوید که راکتبال بازی می کند و بنابراین هرگز شاهد اشتراک ثورسون با توسعه دهندگان نبوده است
[ترجمه ترگمان]شهردار میلر به نوبه خود می گوید که او racquetball بازی می کند و در نتیجه هرگز شاهد تقسیم Thoreson با توسعه دهندگان نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Karl exercises by playing racquetball twice a week.
[ترجمه گوگل]کارل با بازی راکتبال دو بار در هفته ورزش می کند
[ترجمه ترگمان]کارل تمرین های خود را دو بار در هفته انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Racquetball, weightlifting and bowling are year - round activities.
[ترجمه گوگل]راکتبال، وزنهبرداری و بولینگ فعالیتهای سالانه هستند
[ترجمه ترگمان]وزنه برداری، وزنه برداری و بولینگ فعالیت های مربوط به سال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. How about one last game of racquetball?
7. Try something new. Tennis and racquetball are great alternative workouts. Both provide cardio and an allover workout.
[ترجمه گوگل]چیز جدیدی را امتحان کن تنیس و راکتبال تمرینات جایگزین عالی هستند هر دو یک تمرین کاردیو و کلی را ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]یک چیز جدید را امتحان کنید تنیس و تنیس ورزش های جایگزین خوبی هستند هر دوی آن ها ورزش کاردیو و ورزش allover را ارائه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Now he likes the outdoors, racquetball and girls.
[ترجمه گوگل]حالا او بازی در فضای باز، راکتبال و دختران را دوست دارد
[ترجمه ترگمان]\"حالا اون از بیرون خوشش میاد\" راکت بال و دخترا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Carol enjoys bicycling with her kids and playing racquetball. She has a longing to return to stained glass!
[ترجمه گوگل]کارول از دوچرخه سواری با بچه هایش و بازی راکت بال لذت می برد او آرزوی بازگشت به شیشه های رنگی را دارد!
[ترجمه ترگمان]کارول \"از دوچرخه سواری با بچه هاش لذت میبره\" و \"راکت بال\" بازی میکنه دلش می خواهد به شیشه stained برگردد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Play Sports with Your Friends – Racquetball, tennis, kickball, basketball. . . Honestly, it doesn't matter what you play, so long as it's an active sport that you enjoy.
[ترجمه گوگل]با دوستان خود ورزش کنید - راکتبال، تنیس، کیک بال، بسکتبال صادقانه بگویم، مهم نیست که چه چیزی را انجام می دهید، تا زمانی که این یک ورزش فعال باشد که از آن لذت می برید
[ترجمه ترگمان]ورزش با دوستان Your، تنیس، kickball، بسکتبال، بسکتبال، این مهم نیست که شما چه بازی می کنید، تا زمانی که این ورزش فعال و فعال باشد که شما از آن لذت ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Racquetball & def weightlifting and bowling are year - round activities.
[ترجمه گوگل]راکتبال و وزنه برداری دف و بولینگ فعالیت هایی در تمام طول سال هستند
[ترجمه ترگمان]racquetball & def و بولینگ فعالیت های دور از سال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The next issue of a leading racquetball magazine featured Gonzolas on its cover.
[ترجمه گوگل]شماره بعدی یک مجله برجسته راکتبال گونزولاس را روی جلد خود نشان داد
[ترجمه ترگمان]موضوع بعدی مجله \"racquetball\"، Gonzolas را در پوشش خود نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Matt: You want to go play racquetball?
[ترجمه گوگل]مت: میخوای بری راکتبال بازی کنی؟
[ترجمه ترگمان]\"میخوای بریم\" راکتبال بازی کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I love chess, racquetball, cooking, sitting around and having a cup of coffee with family.
[ترجمه گوگل]من عاشق شطرنج، راکتبال، آشپزی، نشستن و نوشیدن یک فنجان قهوه با خانواده هستم
[ترجمه ترگمان]من شطرنج را دوست دارم، اسکواش، اشپزی، نشستن و نوشیدن یک فنجان قهوه با خانواده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید