• : تعریف: the crime or practice of conducting a business that engages in illegal activity, as, for example, extortion, counterfeiting, and fraud.
- He was arrested on charges of racketeering.
[ترجمه بهنام] به چندین اتهام اخاذی دستگیر شد.
|
[ترجمه گوگل] او به اتهام کتک کاری دستگیر شد [ترجمه ترگمان] به خاطر اخاذی دستگیر شده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. He was charged with fraud and racketeering.
[ترجمه گوگل]او به کلاهبرداری و کلاهبرداری متهم شد [ترجمه ترگمان]او متهم به کلاه برداری و اخاذی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He has been arrested on racketeering charges.
[ترجمه گوگل]او به اتهام هتک حرمت دستگیر شده است [ترجمه ترگمان]او به اتهام قاچاق مواد مخدر دستگیر شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They have been accused of racketeering.
[ترجمه بهنام] متهم به کلاهبرداری شده اند.
|
[ترجمه گوگل]آنها متهم به کتک کاری شده اند [ترجمه ترگمان]آن ها متهم به اخاذی بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Prosecutors may soon seek an indictment on racketeering and fraud charges.
[ترجمه بهنام] دادستان ها ممکن است بزودی در مورد اتهامات کلاهبرداری وتقلب کیفر خواست صادر کنند.
|
[ترجمه گوگل]دادستان ها ممکن است به زودی به دنبال صدور کیفرخواست در مورد اتهامات زورگیری و کلاهبرداری باشند [ترجمه ترگمان]دادستان ها ممکن است به زودی به دنبال یک کیفرخواست در مورد اخاذی و اتهامات تقلب باشند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Edwards was indicted on racketeering charges but never convicted.
[ترجمه گوگل]ادواردز به اتهام کتک کاری متهم شد اما هرگز محکوم نشد [ترجمه ترگمان]ادواردز به اتهام قاچاق مواد مخدر متهم شد، اما هرگز محکوم نشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. One of the government's liaisons with racketeering is partially documented.
[ترجمه گوگل]یکی از ارتباط های دولت با کتک کاری تا حدی مستند است [ترجمه ترگمان]یکی از روابط دولت با قاچاق مواد مخدر تا حدی مستند شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I felt strongly that we could maintain a racketeering suit under state and federal extortion laws.
[ترجمه گوگل]من شدیداً احساس میکردم که میتوانیم طبق قوانین ایالتی و فدرال اخاذی، یک کت و شلوار اخاذی را حفظ کنیم [ترجمه ترگمان]من به شدت احساس کردم که می توان یک وضعیت قاچاق مواد مخدر را تحت قوانین اخاذی دولتی و فدرال حفظ کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The charges included racketeering, conspiracy, bank fraud, securities fraud, misapplication of funds and interstate transportation of stolen property.
[ترجمه گوگل]این اتهامات شامل دزدی، توطئه، کلاهبرداری بانکی، کلاهبرداری از اوراق بهادار، استفاده نادرست از وجوه و حمل و نقل بین ایالتی اموال مسروقه بود [ترجمه ترگمان]این اتهامات شامل اخاذی، توطئه، تقلب در بانک، تقلب در اوراق بهادار، جعل وجوه و حمل و نقل از اموال مسروقه بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The convictions included murder, conspiracy to murder, racketeering and conspiracy to distribute drugs in prison.
[ترجمه گوگل]این محکومیت ها شامل قتل، تبانی برای قتل، هتک حرمت و توطئه برای توزیع مواد مخدر در زندان بود [ترجمه ترگمان]convictions شامل قتل، توطئه برای قتل، اخاذی و توطئه برای توزیع مواد در زندان [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Kelly is awaiting trial on fraud and racketeering charges.
[ترجمه گوگل]کلی به اتهام کلاهبرداری و سرقت در انتظار محاکمه است [ترجمه ترگمان]کلی در انتظار محاکمه درباره اتهام های تقلب و اخاذی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Today, Rostov stands accused of extortion and racketeering.
[ترجمه گوگل]امروز، روستوف متهم به اخاذی و اخاذی است [ترجمه ترگمان]امروز، راستوف متهم به اخاذی و اخاذی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He was held on charges of corruption and racketeering.
[ترجمه گوگل]او به اتهام فساد و زورگیری بازداشت شد [ترجمه ترگمان]او به اتهام فساد و اخاذی دستگیر شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He has pleaded not guilty to racketeering and violating intellectual property and computer access laws.
[ترجمه گوگل]او به دزدی و نقض حقوق مالکیت معنوی و دسترسی به رایانه بی گناه است [ترجمه ترگمان]او به اعمال تبهکارانه و نقض قوانین معنوی و قوانین دسترسی به کامپیوتر متوسل شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It's for armchair sleuths. My guess is that it's a front for polite racketeering.
[ترجمه گوگل]این برای کاروان های صندلی راحتی است حدس من این است که این یک جبهه برای کتک کاری مودبانه است [ترجمه ترگمان]برای صندلی راحتی است حدس من اینه که این برای اخاذی مودبانه جلو است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• engaging in organized crime (such as blackmail, bootlegging, smuggling, etc.) racketeering is making money by threatening people or by selling them worthless, illegal, or immoral goods or services.
تحصیل مال نامشروع making money from a dishonest or illegal activity: They have been accused of racketeering.
به عملیات یک تجارت یا شرکت سازمان یافته و اغلب غیرقانونی اشاره دارد که معمولاً شامل اخاذی، کلاهبرداری و سایر فعالیت های مجرمانه است. اغلب با سندیکاهای جنایت سازمان یافته مرتبط است. “The mob boss was charged with racketeering for his involvement in various illegal activities. ” ... [مشاهده متن کامل]
A discussion about the influence of organized crime might include references to racketeering as a key component. In a conversation about corruption in certain industries, racketeering might be cited as a pervasive problem.