racketeer

/ˌrækəˈtɪr//ˌrækəˈtɪə/

معنی: اخاذ، قلدر، قاچاقچی
معانی دیگر: شیاد، باجگیر، زورگو، درکش، قلدر باجگیر، از راه قاچاق یا شیادی پول بدست اوردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person involved in an organization that carries out illegal activities such as fraud and extortion.

جمله های نمونه

1. He was a famous racketeer in Chicago.
[ترجمه mohamadda333] اون قاچاقچی معروفی در شیکاگو بود
|
[ترجمه بهروز نبئی] او عضو معروف مافیا در شیکاگو بود
|
[ترجمه گوگل]او یک راکت‌باز معروف در شیکاگو بود
[ترجمه ترگمان]در شیکاگو یک racketeer معروف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Al Capone was a famous racketeer in Chicago.
[ترجمه بهروز نبئی] آل کاپون، یک قاچاقچی باج گیر مشهور در شیکاگو بود.
|
[ترجمه گوگل]آل کاپون یک راکت زن معروف در شیکاگو بود
[ترجمه ترگمان]آل کاپون مشهور در شیکاگو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In later years, Jenner also represented Chicago labor racketeer Allen Dorfman.
[ترجمه بهروز نبئی] سالها بعد، همچنین جنر ، نماینده آلن دورفمن، تبه کار باج گیر شیکاگو بود
|
[ترجمه گوگل]در سال‌های بعد، جنر همچنین نماینده راکت کار شیکاگو، آلن دورفمن بود
[ترجمه ترگمان]در سال های بعد، جنر به نمایندگی از racketeer آلن Dorfman در شیکاگو به نمایش درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His complexion evokes the onetime Cleveland racketeer, Waxy Gordon.
[ترجمه گوگل]رنگ چهره او تداعی کننده واکسی گوردون بازیکن سابق کلولند است
[ترجمه ترگمان]رنگ چهره او، \"onetime Cleveland\" و \"waxy گوردون\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It could just as well apply to a racketeer or a thief who robs you.
[ترجمه گوگل]این می تواند به همان اندازه برای یک راکت زن یا دزدی که شما را سرقت می کند صدق کند
[ترجمه ترگمان]این کار می تواند به خوبی برای یک دزد یا یک دزد که شما را از بین می برد به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was in no sense a political prisoner, but a gangster and racketeer who rightly did six years in jail.
[ترجمه گوگل]او به هیچ وجه یک زندانی سیاسی نبود، بلکه یک گانگستر و دزدگیر بود که به درستی شش سال در زندان بود
[ترجمه ترگمان]او به هیچ وجه زندانی سیاسی نبود، بلکه گنگستر و racketeer بود که شش سال در زندان کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chevron subsequently filed civil claims under RICO, the federal Racketeer Influenced and Corrupt Organizations Act, against Donziger and his clients, which are pending.
[ترجمه گوگل]شورون متعاقباً بر اساس RICO، قانون فدرال سازمان‌های تحت تأثیر و فاسد مهاجمان، علیه دونزیگر و مشتریانش شکایت‌های مدنی ارائه کرد که در حال بررسی است
[ترجمه ترگمان]چورون پس از آن ادعاهای مدنی را در رابطه با قانون سازمان های فاسد فدرال و فاسد، علیه Donziger و مشتریانش که در حال انتظار هستند، بایگانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Simon Jenkins, a columnist with the UK's Guardian recently called Zuma a rapist and a racketeer in perhaps one of the most acerbic pieces yet the Guardian has published on Zuma.
[ترجمه گوگل]سایمون جنکینز، ستون نویس روزنامه بریتانیایی گاردین اخیراً زوما را متجاوز و متجاوز نامید که شاید یکی از سرسخت ترین مطالبی است که گاردین در زوما منتشر کرده است
[ترجمه ترگمان](سیمون جنکینز، یک ستون نویس گاردین به تازگی از متجاوز و متجاوز به نام زوما دعوت کرد که شاید یکی از معروف ترین قطعاتی است که گاردین در مورد زوما منتشر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اخاذ (اسم)
blackmailer, extortioner, extortionist, racketeer

قلدر (اسم)
racketeer, bully

قاچاقچی (اسم)
racketeer, contrabandist, smuggler, rumrunner

انگلیسی به انگلیسی

• one who participates in organized crime, gangster; swindler, cheater
engage in organized crime (such as blackmail, bootlegging, smuggling, etc.)
a racketeer is someone who makes money by threatening people or by selling them worthless, illegal, or immoral goods or services.

پیشنهاد کاربران

مال حرام خور، اهل زد و بند، مجرم مالی، تبهکار، لقمه حرام، کاسب لاقید بی وجدان، اهل جمع کردن مال حرام، مفسد مالی،
زورگو، اخاذ، تبهکار ، شیاد، باجگیر، رشوه خوار
A racketeer is a criminal, especially one who's involved in organized white collar crime or dishonest business dealings. If a lawyer embezzles money from her clients, she is a racketeer.
قاچاق چی

بپرس