🔸 معادل فارسی:
خوابیدن / دراز کشیدن برای استراحت
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( نظامی – رایج ) :**
اصطلاحی در ارتش آمریکا برای �خوابیدن� یا �به تخت رفتن�.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: The soldiers racked out after the long march.
سربازها بعد از راهپیمایی طولانی خوابیدند.
2. ** ( محاوره ای – عمومی ) :**
به معنای خوابیدن یا استراحت کردن، معمولاً بعد از خستگی زیاد.
مثال: I’m exhausted, I’m going to rack out.
خیلی خسته ام، می خوام بخوابم.
3. ** ( طنزآمیز – دوستانه ) :**
گاهی در گفتار غیررسمی برای شوخی یا سبک کردن فضا استفاده می شود.
مثال: He racked out on the couch.
روی کاناپه خوابید.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
sleep – crash – hit the sack – turn in – doze off – slumber
خوابیدن / دراز کشیدن برای استراحت
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( نظامی – رایج ) :**
اصطلاحی در ارتش آمریکا برای �خوابیدن� یا �به تخت رفتن�.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: The soldiers racked out after the long march.
سربازها بعد از راهپیمایی طولانی خوابیدند.
2. ** ( محاوره ای – عمومی ) :**
به معنای خوابیدن یا استراحت کردن، معمولاً بعد از خستگی زیاد.
مثال: I’m exhausted, I’m going to rack out.
خیلی خسته ام، می خوام بخوابم.
3. ** ( طنزآمیز – دوستانه ) :**
گاهی در گفتار غیررسمی برای شوخی یا سبک کردن فضا استفاده می شود.
مثال: He racked out on the couch.
روی کاناپه خوابید.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
... [مشاهده متن کامل]
خوابیدن
به تخت خواب رفتن
به تخت خواب رفتن