بیایید تفاوت بین "ratchet" و "ratchet up/down" رو با مثال تصویر ذهنی ترجمه فارسی بررسی کنیم. اینطوری هم کاربرد فیزیکی رو یاد می گیری، هم معنای استعاری رو.
1. 🔧 "Ratchet" ( ابزار مکانیکی ) – معنی واقعی
... [مشاهده متن کامل]
🔹 تعریف: ابزاری است که اجازه می دهد چیزی فقط در یک جهت بچرخه یا حرکت کنه، ولی نذاره به عقب برگرده. مثالش آچار جغجغه ای یا چرخ دنده های خاصه.
🧠 تصویر ذهنی: فکر کن یک دسته ی فلزی رو می چرخی، �تق تق تق�، ولی اگه بخوای برعکس بچرخونی، گیر می کنه. اون �تق تق� دقیقاً همون ratchetه.
📘 مثال انگلیسی:
The mechanic used a ratchet to fix the engine. 🔹 مکانیک از یک آچار جغجغه ای برای تعمیر موتور استفاده کرد.
2. 📈 "Ratchet up/down" – معنی استعاری
🔹 "Ratchet up" = افزایش تدریجی و برگشت ناپذیر 🔹 "Ratchet down" = کاهش تدریجی و کنترل شده
🧠 تصویر ذهنی: فکر کن دمای آب رو با یک اهرم بالا می بری. هر بار که زیادش می کنی، نمی تونه خودش کم شه؛ باید خودت بیاریش پایین. این روند صعود یا نزول، مثل ratchet عمل می کنه.
📍 تفاوت معنایی با مثال های بیشتر:
✅ "Ratchet" به تنهایی:
The ratchet prevents the wheel from spinning backward. 🔸 جغجغه اجازه نمی دهد چرخ به عقب بچرخد.
( فقط ابزار، حرکت مکانیکی )
✅ "Ratchet up":
The company is ratcheting up production to meet demand. 🔸 شرکت دارد تولید را به تدریج افزایش می دهد تا به تقاضا پاسخ دهد.
Fear ratcheted up as the storm approached. 🔸 با نزدیک شدن طوفان، ترس به تدریج بیشتر شد.
( افزایش تدریجی، اغلب در مورد احساس، فشار، تنش، قیمت. . . )
✅ "Ratchet down":
The central bank is trying to ratchet down inflation. 🔸 بانک مرکزی در تلاش است تورم را به تدریج کاهش دهد.
After the protest, the tension ratcheted down. 🔸 پس از اعتراض، تنش به آرامی فروکش کرد.
🔄 مقایسه خلاصه:
ratchet
- اسم
- ابزار مکانیکی یک طرفه
- جغجغه
ratchet up
- فعل عبارتی
- افزایش تدریجی و رو به بالا
- افزایش پی درپی
ratchet down
- فعل عبارتی
- کاهش تدریجی و کنترل شده.
- کاهش آرام و تدریجی
1. 🔧 "Ratchet" ( ابزار مکانیکی ) – معنی واقعی
... [مشاهده متن کامل]
🔹 تعریف: ابزاری است که اجازه می دهد چیزی فقط در یک جهت بچرخه یا حرکت کنه، ولی نذاره به عقب برگرده. مثالش آچار جغجغه ای یا چرخ دنده های خاصه.
🧠 تصویر ذهنی: فکر کن یک دسته ی فلزی رو می چرخی، �تق تق تق�، ولی اگه بخوای برعکس بچرخونی، گیر می کنه. اون �تق تق� دقیقاً همون ratchetه.
📘 مثال انگلیسی:
The mechanic used a ratchet to fix the engine. 🔹 مکانیک از یک آچار جغجغه ای برای تعمیر موتور استفاده کرد.
2. 📈 "Ratchet up/down" – معنی استعاری
🔹 "Ratchet up" = افزایش تدریجی و برگشت ناپذیر 🔹 "Ratchet down" = کاهش تدریجی و کنترل شده
🧠 تصویر ذهنی: فکر کن دمای آب رو با یک اهرم بالا می بری. هر بار که زیادش می کنی، نمی تونه خودش کم شه؛ باید خودت بیاریش پایین. این روند صعود یا نزول، مثل ratchet عمل می کنه.
📍 تفاوت معنایی با مثال های بیشتر:
✅ "Ratchet" به تنهایی:
The ratchet prevents the wheel from spinning backward. 🔸 جغجغه اجازه نمی دهد چرخ به عقب بچرخد.
( فقط ابزار، حرکت مکانیکی )
The company is ratcheting up production to meet demand. 🔸 شرکت دارد تولید را به تدریج افزایش می دهد تا به تقاضا پاسخ دهد.
Fear ratcheted up as the storm approached. 🔸 با نزدیک شدن طوفان، ترس به تدریج بیشتر شد.
( افزایش تدریجی، اغلب در مورد احساس، فشار، تنش، قیمت. . . )
The central bank is trying to ratchet down inflation. 🔸 بانک مرکزی در تلاش است تورم را به تدریج کاهش دهد.
After the protest, the tension ratcheted down. 🔸 پس از اعتراض، تنش به آرامی فروکش کرد.
🔄 مقایسه خلاصه:
- اسم
- ابزار مکانیکی یک طرفه
- جغجغه
- فعل عبارتی
- افزایش تدریجی و رو به بالا
- افزایش پی درپی
- فعل عبارتی
- کاهش تدریجی و کنترل شده.
- کاهش آرام و تدریجی
Rachet box : جعبه آچار جغجغه ای
آچار جغجغه ای