racegoer

جمله های نمونه

1. Racegoers will be given a number which will correspond to a horse running in a race.
[ترجمه گوگل]به مسابقه‌دوستان شماره‌ای داده می‌شود که مطابق با اسبی است که در یک مسابقه می‌دود
[ترجمه ترگمان]به Racegoers عددی داده خواهد شد که با اسبی که در مسابقه رقابت می کند، مطابقت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Police urged racegoers to be on their guard after six separate incidents of forged £20 notes were reported on the first day.
[ترجمه گوگل]پس از گزارش شش مورد جداگانه اسکناس های 20 پوندی جعلی در روز اول، پلیس از مسابقه دهندگان خواست که مراقب خود باشند
[ترجمه ترگمان]پلیس racegoers را بر آن داشت که پس از شش حادثه جداگانه از ۲۰ اسکناس جعلی که در روز اول گزارش شده بود، مراقب آن ها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Fortunately, most racegoers followed their own hunches while studying form over a leisurely lunch in the corporate suites.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، بیشتر مسابقه‌دوستان در حین تحصیل در یک ناهار آرام در سوئیت‌های شرکتی، از نظر خود پیروی کردند
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، اغلب racegoers در حالی که شکل خود را بر سر یک ناهار با فراغت در مجموعه های شرکت بررسی می کنند، این ظاهر خود را دنبال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For racegoers there are no less than six racecourses within easy reach.
[ترجمه گوگل]برای مسابقه‌دوستان کمتر از شش میدان مسابقه در دسترس است
[ترجمه ترگمان]برای racegoers، کم تر از شش racecourses در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I don't just mean football supporters, or race-goers, or athletics buffs.
[ترجمه گوگل]منظور من فقط هواداران فوتبال، یا علاقه مندان به مسابقات دو و میدانی نیست
[ترجمه ترگمان]منظورم هواداران فوتبال، یا goers، یا علاقمندان به ورزش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So, to the amazement of many racegoers, the two young jockeys escaped without even a caution.
[ترجمه گوگل]بنابراین، در کمال تعجب بسیاری از مسابقه‌بازان، دو جوکی جوان بدون هیچ احتیاطی فرار کردند
[ترجمه ترگمان]دو سوارکار جوان بدون احتیاط از آن فرار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Perhaps they were among the racegoers, waiting another chance to kidnap their quarry.
[ترجمه گوگل]شاید آنها در میان مسابقه‌بازان بودند و منتظر فرصتی دیگر برای ربودن معدن خود بودند
[ترجمه ترگمان]شاید آن ها در میان the بودند و منتظر فرصت دیگری بودند تا quarry را بدزدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A racegoer sits alone before the start of the fourth day of racing at the Royal Ascot in southern England.
[ترجمه گوگل]یک مسابقه‌باز قبل از شروع چهارمین روز مسابقه در رویال آسکوت در جنوب انگلستان به تنهایی می‌نشیند
[ترجمه ترگمان]A قبل از شروع چهارمین روز مسابقه در رویال Ascot در جنوب انگلستان تنها می نشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There were a lot of half-familiar faces in the crowds; the enthusiastic racegoers from the train.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی چهره نیمه آشنا در میان جمعیت وجود داشت مسابقه‌بازان مشتاق از قطار
[ترجمه ترگمان]چهره های آشنای زیادی در جمعیت وجود داشت که از قطار به هیجان آمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person who goest to the horse races on a regular basis

پیشنهاد کاربران

بپرس