• : تعریف: an infectious viral disease of mammals usu. transmitted by the bite of an infected animal, causing inflammation of the central nervous system that results in violent and irrational behavior followed by death if not treated.
جمله های نمونه
1. His dogs were inoculated against rabies.
[ترجمه نیلوفر] سگ های او در مقابل بیماری هاری واکسینه شدند
|
[ترجمه گوگل]سگ های او در برابر بیماری هاری تلقیح شده بودند [ترجمه ترگمان]سگ های او به هاری مبتلا شده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Dogs, cats, foxes and bats can all carry rabies.
[ترجمه گوگل]سگ ها، گربه ها، روباه ها و خفاش ها همگی می توانند ناقل بیماری هاری باشند [ترجمه ترگمان]سگ ها، گربه ها، روباه ها و خفاش ها می توانند هاری را حمل کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The identification of rabies virus has saved many lives.
[ترجمه گوگل]شناسایی ویروس هاری جان بسیاری را نجات داده است [ترجمه ترگمان]شناسایی ویروس هاری باعث نجات بسیاری از زندگی ها شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Dogs, cats and bats can all carry rabies.
[ترجمه گوگل]سگ ها، گربه ها و خفاش ها همگی می توانند ناقل هاری باشند [ترجمه ترگمان]سگ ها، گربه ها و خفاش ها می توانند هاری را حمل کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Animals with rabies often froth at the mouth.
[ترجمه گوگل]حیوانات مبتلا به هاری اغلب از دهان کف می کنند [ترجمه ترگمان]حیوانات مبتلا به هاری، اغلب در دهان کف می زنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The puppy, which may have rabies, is at a quarantine kennels.
[ترجمه گوگل]توله سگی که ممکن است مبتلا به هاری باشد در یک لانه قرنطینه است [ترجمه ترگمان]توله سگ که ممکن است هاری داشته باشد در لانه قرنطینه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Read in studio A puppy which may have rabies is being held at a quarantine kennels in the region.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید یک توله سگ که ممکن است مبتلا به هاری باشد در یک لانه قرنطینه در منطقه نگهداری می شود [ترجمه ترگمان]در استودیو یک توله سگ بگیرید که ممکن است هاری در یک لانه قرنطینه در منطقه دیده شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The fuel behind the rabies terror may be the fear of local health officials.
[ترجمه گوگل]سوخت پشت وحشت هاری ممکن است ترس مقامات بهداشت محلی باشد [ترجمه ترگمان]ترس از ترس از هاری، ترس از مقامات بهداشتی محلی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I had had my shots of gamma globulin, rabies vaccine and tetanus, and sometimes remembered to take my quinine.
[ترجمه گوگل]من واکسن های گاما گلوبولین، واکسن هاری و کزاز را زده بودم و گاهی یادم می افتاد که کینین را مصرف کنم [ترجمه ترگمان]من واکسن ضد گاما، واکسن هاری و کزاز و گاهی به یاد می اوردم که گنه گنه هام را بردارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We will not accept any weakening of our rabies prevention safeguards.
[ترجمه گوگل]ما هیچ گونه تضعیف پادمان های پیشگیری از هاری خود را نمی پذیریم [ترجمه ترگمان]ما هیچ گونه تضعیف مراقبت های پیش گیری از هاری را قبول نمی کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Not fear of rabies, that is, but of lost budgets: millions of dollars a year for rabies suppression programs.
[ترجمه گوگل]نه ترس از هاری، بلکه از بودجه های از دست رفته: میلیون ها دلار در سال برای برنامه های سرکوب هاری [ترجمه ترگمان]ترس از هاری وجود ندارد بلکه بودجه از دست رفته: میلیون ها دلار در سال برای برنامه های بازدارندگی هاری [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And behind bars . . . puppy is seized in rabies scare.
[ترجمه گوگل]و پشت میله های زندان توله سگ در ترس هاری دستگیر شده است [ترجمه ترگمان] و پشت میله های زندون واکسن هاری زده میشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Until recently, long-term, cost-effective methods to control rabies in free-ranging animals were not available.
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر، روش های طولانی مدت و مقرون به صرفه برای کنترل هاری در حیوانات آزاد در دسترس نبود [ترجمه ترگمان]تا همین اواخر روش های مقرون به صرفه و مقرون به صرفه برای کنترل هاری به صورت رایگان در دسترس نبودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. However, recently, new animal rabies vaccines have been introduced that can be incorporated into edible baits.
[ترجمه گوگل]با این حال، اخیراً واکسن های جدید هاری حیوانات معرفی شده اند که می توانند در طعمه های خوراکی گنجانده شوند [ترجمه ترگمان]با این حال، اخیرا واکسن های جدید هاری وارد شده اند که می توانند به عنوان طعمه به کار گرفته شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. His patronage came about when people suffering from rabies were cured at his grave.
[ترجمه گوگل]حمایت او زمانی حاصل شد که افراد مبتلا به هاری بر سر قبر او شفا یافتند [ترجمه ترگمان]هنگامی که مردم از هاری رنج می بردند، حمایت او از بیماری هاری آغاز می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بیماری هاری (اسم)
rabies
گزیدگی سگ هار (اسم)
rabies
تخصصی
[بهداشت] هاری
انگلیسی به انگلیسی
• infectious fatal viral disease carried by animals (can be transmitted to humans) rabies is a serious infectious disease which causes people and animals to go mad and die.
هاری ( آب ترسی ) rabies هاری ( آب ترسی ) یک عفونت وخیم ویروسی دستگاه عصبی مرکزی است که در اثر گاز گرفتگی حیوانات مبتلا به انسان منتقل میشود در 23% بیماران ، علایم ممکن است 3 - 1 ماه پس از گاز گرفتگی حیوان متبلا ظاهر گردد ولی گاهی این مدت تنها پنج روز و گاهی تا پنج سال به طول میانجامد.
Rabies = هاری ◀️ ? Is it OK to touch a raccoon It is not a good idea to touch a raccoon, even if it is harmless. Next to bats, raccoons are most frequently linked to reported rabies cases in the United States. All it takes is a single bite ... [مشاهده متن کامل]
آیا لمس راکون اشکالی ندارد؟ دست زدن به راکون ایده خوبی نیست، حتی اگر بی خطر باشد. در کنار خفاش ها، راکون ها اغلب با موارد گزارش شده هاری در ایالات متحده مرتبط هستند. تنها یک گاز کافی است
هاری # an injection against rabies # They have found a cure for rabies # Dogs, cats and foxes can all carry rabies