rabbinic

/ræˈbɪnɪk//ræˈbɪnɪk/

وابسته به زبان عبری مورد کاربرد خاخام ها در قرون وسطی، خاخامی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or designating the post-Biblical Hebrew language, as used by rabbis in the Middle Ages.

جمله های نمونه

1. In rabbinic canon law, the rabbi explained, human life does not simply begin at conception.
[ترجمه گوگل]خاخام توضیح داد که در قانون شرعی خاخام، زندگی انسان به سادگی از لقاح آغاز نمی شود
[ترجمه ترگمان]خاخام توضیح داد که در قانون شرع اسلام، زندگی انسانی به سادگی از مفهوم آغاز نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This vast array of Biblical and Rabbinic literature comprises the body of Kosher law.
[ترجمه گوگل]این مجموعه وسیعی از ادبیات کتاب مقدس و خاخامی مجموعه قانون کوشر را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]این مجموعه وسیع از متون کتاب مقدس و rabbinic شامل بدنه قانون Kosher است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An ancient rabbinic teaching reminds us that we are wealthy when we are happy with what we possess.
[ترجمه گوگل]یک آموزه باستانی خاخام به ما یادآوری می کند که وقتی از آنچه داریم خوشحال باشیم، ثروتمند هستیم
[ترجمه ترگمان]یک تدریس rabbinic باستانی ما را به یاد این می اندازد که وقتی از چیزی که داریم خوشحال هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Uriel is one of the archangels of post-Exilic Rabbinic tradition, and also of certain Christian traditions. His name may have analogies with Uriah.
[ترجمه گوگل]اوریل یکی از فرشتگان سنت خاخام پس از تبعید و همچنین برخی از سنت های مسیحی است نام او ممکن است با اوریا تشبیهاتی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]آوریل یکی از the سنت post post و همچنین برخی از سنت های مسیحیت است ممکن است اسم او با یوریاه مقایسه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So as Rabbinic ideas and as Rabbinic practices developed in late antiquity,they taught that they should reject the Greek bible,not use the Greek bible.
[ترجمه گوگل]بنابراین، همانطور که ایده‌های خاخام‌ها در اواخر دوران باستان توسعه یافت، آنها آموختند که باید کتاب مقدس یونانی را رد کنند، نه از کتاب مقدس یونانی استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، به عنوان عقاید rabbinic و به عنوان روش های rabbinic که در اواخر دوران باستان گسترش یافتند، به آن ها یاد دادند که انجیل یونانی را رد کنند و از انجیل یونانی استفاده نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They represent a non- rabbinic form of Judaism and provide a wealth of comparative material for New Testament scholars, including many important parallels to the Jesus movement.
[ترجمه گوگل]آنها شکل غیر خاخامی یهودیت را نشان می دهند و مطالب مقایسه ای فراوانی را برای محققان عهد جدید فراهم می کنند، از جمله بسیاری از شباهت های مهم با جنبش عیسی
[ترجمه ترگمان]آن ها شکل غیر rabbinic از یهودیت را ارایه می دهند و یک منبع غنی از مطالب تطبیقی برای محققان عهد جدید، از جمله بسیاری از شباهت های بسیاری با جنبش مسیح را ارایه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Passive scholarship, you see, was not a rabbinic ideal, nor ought it to be the ideal of colleges and universities today, whether they are Jewish or not.
[ترجمه گوگل]می بینید که بورس تحصیلی غیرفعال یک ایده آل خاخام نبوده و نه باید ایده آل امروز کالج ها و دانشگاه ها باشد، چه یهودی باشند و چه نباشند
[ترجمه ترگمان]می بینید که بورس تحصیلی نوعی ایده آل نیست، و یا بهتر است که امروزه ایده آل دانشگاه ها و دانشگاه ها باشد، خواه یهودی باشند یا نباشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nearly 500 Rabbinic field representatives who are available to visit plants in every part of the globe.
[ترجمه گوگل]نزدیک به 500 نماینده میدان Rabbinic که برای بازدید از گیاهان در هر نقطه از جهان در دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]نزدیک به ۵۰۰ نماینده می دانی که برای بازدید از نیروگاه ها در همه نقاط جهان در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His report will be reviewed by the Rabbinic Kashruth Commission.
[ترجمه گوگل]گزارش او توسط کمیسیون خاخام کشروث بررسی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]گزارش او توسط کمیسیون rabbinic Kashruth بررسی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The idea, then as now, in the rabbinic tradition, was that a man obtained righteousness through good works.
[ترجمه گوگل]در سنت خاخامها، در آن زمان نیز مانند اکنون، تصور این بود که انسان از طریق اعمال نیک به عدالت دست می یابد
[ترجمه ترگمان]پس از آن به بعد، در سنت rabbinic، مردی بود که به خوبی از طریق کاره ای نیک به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Jewish bible started developing in the Rabbinic period.
[ترجمه گوگل]کتاب مقدس یهودیان در دوره خاخام ها شروع به توسعه کرد
[ترجمه ترگمان]کتاب مقدس یهودیان در دوره rabbinic گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "Good" was a term not used for rabbis (rabbinic literature supports this), but the term was reserved for God alone, as Jesus' words indicate.
[ترجمه گوگل]«خوب» واژه‌ای بود که برای خاخام‌ها استفاده نمی‌شد (ادبیات خاخام این را تأیید می‌کند)، اما همان‌طور که سخنان عیسی نشان می‌دهد، این اصطلاح فقط برای خدا اختصاص داشت
[ترجمه ترگمان]واژه \"خوب\" اصطلاحی بود که برای ربی ها استفاده نمی شد (ادبیات rabbinic از این حمایت می کند)، اما این واژه به تن هایی برای خداوند محفوظ است، همانطور که کلمات عیسی نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The term Haggadah is used in rabbinic scholarship.
[ترجمه گوگل]اصطلاح Haggadah در دانش پژوهی خاخام ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]واژه Haggadah در بورس تحصیلی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. HOW OFTEN WILL A RABBINIC FIELD INSPECTOR VISIT MY PLANT?
[ترجمه گوگل]هر چند وقت یکبار یک بازرس مزرعه ربانی از گیاه من بازدید می کند؟
[ترجمه ترگمان]با چه often A RABBINIC plant VISIT؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to rabbis, pertaining to jewish laws and teachings

پیشنهاد کاربران

( مربوط به ) خاخام یا خاخام ها
مثال:
An ancient rabbinic teaching reminds us that we are wealthy when we are happy with what we possess.
یک تعلیم باستانی ( مربوط به ) خاخامها ما را یادآوری می کند که زمانی ما ثروتمند هستیم که از آنچه که در اختیار داریم خوشحالیم.

بپرس