صفت ( adjective )
• : تعریف: characterized by or inclined toward roughness, disorder, and disregard for rules or niceties.
rough and tumble
/ˈrəfənˈtəmbl̩//rʌfənˈtʌmbl̩/
پرخشونت، پرجست و خیز، خشن و نامنظم، بی نظم و ترتیب، بیقاعده، شلم شوربا
بررسی کلمه
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
1 -
fighting between children that is not serious
اصطلاح
دعوای غیر جدی بین کودکان
It was just a bit of rough and tumble.
2 -
a busy activity that people do in a very forceful way
... [مشاهده متن کامل]
اصطلاح
یک فعالیت پر مشغله که مردم به روشی بسیار قوی انجام می دهند
She enjoys the rough and tumble of politics.
3 -
very competitive and failing to pay attention to rules
صفت
بسیار رقابتی و بی توجه به قوانین
rough - and - tumble politics
Once assumed to be an inevitable consequence of living in a rough - and - tumble world, aging is now considered something of a mystery.
اصطلاح
دعوای غیر جدی بین کودکان
2 -
... [مشاهده متن کامل]
اصطلاح
یک فعالیت پر مشغله که مردم به روشی بسیار قوی انجام می دهند
3 -
صفت
بسیار رقابتی و بی توجه به قوانین
بی قانون و بی نظم
به سختی و با خشونت و بی قانونی بدست آوردن
شخصی که الگوی رفتاریش خشونت و بی قانونی است
شخصی که الگوی رفتاریش خشونت و بی قانونی است
خشونت و بی نظمی