registered nurse

/ˈredʒəstərdˈnɜːrs//ˈredʒɪstədnɜːs/

(آمریکا) پرستار دیپلمه (دارای پروانه ی رسمی)، پرستار دیپلمه دارای پروانه رسمی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a nurse who has completed extensive training and passed a state examination licensing him or her to practice nursing.
مشابه: nurse

جمله های نمونه

1. A registered nurse once. recorded her flyte with the sanatorium's young priest.
[ترجمه گوگل]یک بار پرستار ثبت نام شده مگس خود را با کشیش جوان آسایشگاه ضبط کرد
[ترجمه ترگمان]یه بار یه پرستار ثبت نام کردی با کشیش جوان آسایشگاه روانی او را ضبط کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jones, a registered nurse, began working as a center volunteer in 1983 and became director of operations in 198
[ترجمه گوگل]جونز، یک پرستار ثبت نام شده، در سال 1983 به عنوان داوطلب مرکز شروع به کار کرد و در سال 198 مدیر عملیات شد
[ترجمه ترگمان]جونز که یک پرستار بود به عنوان یک داوطلب در سال ۱۹۸۳ شروع به کار کرد و در سال ۱۹۸ مدیر عملیات شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Josephine is a registered nurse.
[ترجمه گوگل]ژوزفین یک پرستار ثبت نام شده است
[ترجمه ترگمان]ژوزفین یک پرستار ثبت نام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A nurse practitioner is a registered nurse who has completed advanced nursing education.
[ترجمه گوگل]پرستار پرستار، پرستاری است که تحصیلات پیشرفته پرستاری را گذرانده است
[ترجمه ترگمان]یک پزشک پرستار یک پرستار در حال ثبت نام است که آموزش پرستاری پیشرفته را تکمیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Washington -- Soon after Tatu Msangi, a registered nurse from Tanzania, discovered she was pregnant, she also learned she was infected with the HIV virus.
[ترجمه گوگل]واشنگتن -- بلافاصله پس از اینکه تاتو سانگی، یک پرستار ثبت نام شده از تانزانیا، متوجه شد که باردار است، او همچنین متوجه شد که به ویروس HIV آلوده شده است
[ترجمه ترگمان]واشنگتن - - کمی پس از Tatu Msangi، یک پرستار ثبت شده از تانزانیا، دریافت که باردار است، او همچنین دریافت که مبتلا به ویروس اچ آی وی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sarah plans to become a registered nurse. Ashley may become a pharmacologist.
[ترجمه گوگل]سارا قصد دارد یک پرستار ثبت نام شده شود اشلی ممکن است داروشناس شود
[ترجمه ترگمان]سارا قصد دارد یک پرستار ثبت نام کند ممکن است اشلی به داروساز تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ms. Kennedy is also a Registered Nurse.
[ترجمه گوگل]خانم کندی همچنین یک پرستار ثبت نام شده است
[ترجمه ترگمان]خانم کندی نیز پرستار Registered است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. NURSE ANESTHETIST – a registered nurse who has satisfactorily completed an accredited nurse anesthesia training program.
[ترجمه گوگل]پرستار بیهوش - پرستاری ثبت نام شده که به طور رضایت بخشی یک برنامه آموزش بیهوشی پرستار معتبر را تکمیل کرده است
[ترجمه ترگمان]NURSE anesthetist یک پرستار ثبت شده که به طور رضایت بخشی یک برنامه آموزشی بی هوشی پرستار را تکمیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Watters, a registered nurse and linguist, experienced the devastation of AIDS firsthand.
[ترجمه گوگل]واترز، یک پرستار و زبان شناس ثبت شده، ویرانگری ایدز را از نزدیک تجربه کرد
[ترجمه ترگمان]Watters، یک پرستار و یک متخصص ثبت شده، ویرانی ایدز را تجربه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Clinical experience as a registered nurse is required.
[ترجمه گوگل]تجربه بالینی به عنوان یک پرستار ثبت نام شده الزامی است
[ترجمه ترگمان]تجربه بالینی به عنوان پرستار ثبت نام شده مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A: Are you a registered nurse?
[ترجمه گوگل]پاسخ: آیا شما یک پرستار ثبت نام شده هستید؟
[ترجمه ترگمان]الف: شما پرستار registered هستید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Are you a registered nurse?
[ترجمه گوگل]آیا شما یک پرستار ثبت نام شده هستید؟
[ترجمه ترگمان]تو یه پرستار ثبت نام کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Reclaiming overtime is seen as the responsibility of each registered nurse.
[ترجمه گوگل]بازپس گیری اضافه کاری به عنوان مسئولیت هر پرستار ثبت نام شده تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]اضافه کاری به عنوان مسیولیت هر پرستار ثبت شده شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Many health authorities employ a continence adviser who is a registered nurse with further training in managing incontinence.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مقامات بهداشتی یک مشاور بی اختیاری را استخدام می کنند که یک پرستار ثبت نام شده با آموزش بیشتر در مدیریت بی اختیاری است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مقامات بهداشتی از یک مشاور continence استفاده می کنند که یک پرستار ثبت شده با آموزش بیشتر در مدیریت بی اختیاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• r.n., certified nurse, nurse who has completed comprehensive training and passed a qualifying exam and is licensed by a state authority to practice nursing

پیشنهاد کاربران

پرستار رسمی ( RN ) ( اسم ) : پرستاری که توسط شورای پرستاری و مامایی مورد تایید قرار گرفته است
a "Registered Nurse" ( RN ) is a professional who has completed the necessary education and training to obtain a nursing license and is officially registered with the appropriate nursing regulatory body.
...
[مشاهده متن کامل]

"Registered Nurse" ( RN ) ، یک پرستار حرفه ای است که تحصیلات و آموزش های لازم را برای دریافت مجوز پرستاری گذرانده و به طور رسمی در نهاد نظارتی پرستاری مناسب ثبت شده است.
She is a dedicated registered nurse who provides compassionate care to her patients.
To work as a registered nurse, you need to complete a nursing degree and pass the licensing exam.
The hospital hired several registered nurses to help with the increased patient load during flu season.

منابع• https://www.newcrosshealthcare.com/career-guides/nursing-career-guide/what-is-a-registered-nurse-rn/• https://en.wikipedia.org/wiki/Registered_nurse
پرستار رسمی

بپرس