recognisable

جمله های نمونه

1. The latter will be instantly recognisable by the vibrations you can feel on the line if it is held reasonably tight.
[ترجمه گوگل]دومی فوراً با ارتعاشاتی که روی خط احساس می‌کنید، قابل تشخیص خواهد بود، اگر به اندازه کافی محکم نگه داشته شود
[ترجمه ترگمان]دومی بلافاصله با the که در صورتی که به طور منطقی سفت نگه داشته شود، قابل تشخیص خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Many have instantly recognisable traits which will help when selecting plants from nurseries and garden centres.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها ویژگی های فورا قابل تشخیصی دارند که به هنگام انتخاب گیاهان از مهد کودک ها و مراکز باغ کمک می کند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها ویژگی های قابل تشخیصی دارند که هنگام انتخاب گیاهان از پرورشگاه و مراکز باغ به آن ها کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The good loser is recognisable as the competitor who nods with rueful admiration each time the opponent scores.
[ترجمه گوگل]بازنده خوب به عنوان رقیبی قابل تشخیص است که هر بار که حریف گل می زند، با تحسین سر تکان می دهد
[ترجمه ترگمان]بازنده خوب به عنوان رقیب شناخته می شود که با تحسین آمیخته به تاسف به هر بار امتیاز رقیب سر تکان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Recognisable human failings-pomposity, stupidity, naivety and cunning-came together in hilariously believable scripts.
[ترجمه گوگل]نارسایی‌های قابل تشخیص انسانی - حماقت، حماقت، ساده لوحی و حیله گری - در فیلم‌نامه‌های باورکردنی خنده‌دار گرد هم آمدند
[ترجمه ترگمان]failings - pomposity - pomposity، حماقت، حماقت و حیله گری - با هم scripts را باور نکردنی و باور نکردنی به هم وصل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's not an exact likeness, but it's recognisable as my father.
[ترجمه گوگل]این یک شباهت دقیق نیست، اما به عنوان پدر من قابل تشخیص است
[ترجمه ترگمان]این یک شباهت دقیق نیست، اما به عنوان پدر من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The voice down the line was instantly recognisable, and instantly unwelcome.
[ترجمه گوگل]صدای پایین خط فوراً قابل تشخیص بود و فوراً ناخواسته بود
[ترجمه ترگمان]صدا پایین آمد و بلافاصله ساکت شد و بلافاصله ناراحت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The most easily recognisable training need is that of the new recruits.
[ترجمه گوگل]به راحتی قابل تشخیص ترین نیاز آموزشی مربوط به نیروهای جدید است
[ترجمه ترگمان]ساده ترین آموزش قابل تشخیصی که به راحتی قابل تشخیصی است، این است که نیروهای جدید استخدام می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The caricature is crude, but recognisable.
[ترجمه گوگل]کاریکاتور خام است، اما قابل تشخیص است
[ترجمه ترگمان]کاریکاتور بسیار خام است، اما قابل تشخیصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The early days set the scene for a recognisable figure.
[ترجمه گوگل]روزهای اولیه صحنه را برای یک چهره قابل تشخیص آماده کرد
[ترجمه ترگمان]روزه ای اولیه صحنه را برای یک چهره قابل تشخیصی تعیین کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Starfish, the most easily recognisable of the echinoderms have in addition evolved a further reproduction strategy.
[ترجمه گوگل]ستاره‌های دریایی، که به راحتی قابل تشخیص هستند، علاوه بر این، استراتژی تولیدمثل بیشتری را ایجاد کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]Starfish، که به راحتی قابل تشخیص از echinoderms هستند، به علاوه یک استراتژی تولید مثل بیشتر را استنتاج کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Trigger sprayers: These hand sprayers easily recognisable by their trigger pump action are known widely to gardeners.
[ترجمه گوگل]سمپاش های ماشه ای: این سمپاش های دستی که به راحتی با عملکرد پمپ ماشه ای قابل تشخیص هستند، به طور گسترده ای برای باغداران شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]اسپری های Trigger: این sprayers دستی به راحتی از طریق راه اندازی پمپ محرک خود قابل تشخیص هستند و به طور گسترده به gardeners معروف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some were competent and some were barely recognisable, but each had its unique charm.
[ترجمه گوگل]برخی توانمند بودند و برخی به سختی قابل تشخیص بودند، اما هر کدام جذابیت منحصر به فرد خود را داشتند
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها صلاحیت دار و برخی به سختی قابل تشخیص بودند، اما هر کدام جذابیت منحصر به فردی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. TCL bought classic Chinese targets: low technology, but recognisable brand names.
[ترجمه گوگل]TCL اهداف کلاسیک چینی را خریداری کرد: فناوری پایین، اما نام های تجاری قابل تشخیص
[ترجمه ترگمان]TCL اهداف کلاسیک چینی را خرید: تکنولوژی پایین، اما نام های تجاری قابل تشخیص
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Its famous 'Swoosh' is instantly recognisable, and Phil Knight even has it tattooed on his ankle.
[ترجمه گوگل]«Swoosh» معروف آن فوراً قابل تشخیص است و فیل نایت حتی آن را روی مچ پای خود خالکوبی کرده است
[ترجمه ترگمان]شهرت مشهور آن بلافاصله قابل شناسایی است، و فیل نایت حتی آن را روی قوزک پایش خال کوبی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• identifiable, determinable, able to be distinguished, can be recognized (also recognizable)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : recognize
✅️ اسم ( noun ) : recognition
✅️ صفت ( adjective ) : recognizable
✅️ قید ( adverb ) : recognizably
مشخص، آشکار
متمایز
قابل تشخیص
قابل شناسایی

بپرس