99 1571 100 1 reactions واژه reactions در جمله های نمونه 1. chemical reactionsواکنشهای شیمیایی2. to measure a speech by the listeners' reactionsسخنرانی را از روی واکنش شنوندگان ارزیابی کردن معنی کلمه reactions به انگلیسی flurry of reactions• sudden burst of reactions met with reactions• received a response triggered reactions• had repercussions, influenced; caused him to react a certain way reactions را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران Vahid عکس العمل ها ، و کنش ها در مقابل وضعیت های سخت یا خطرناک صابرقاسمی واکنش/انفعال سبحان مرادی What you say or do because of something that has happenedواکنش ، عکس العمل What was her reaction when you told her about the accident?هنگامی که درباره ی تصادف بهش گفتی واکنشش چی بود abolfazl واکنش معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها الیسا > مایه افتخار ... > Ovin الیسا > مایه افتخار کارلین > اندر جلیل جعفری > slangy شرارت > فیزیولوژی Hana > studio Mile > frantic نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته حمیدرضا دادگر_فریمانFarhoodامین آریاFigureDark Light محمد حاتمی نژادمحمدرضا ایوبی صانعپارسا میریوسفی فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته بگسست رب جلیل حی داور نگون اقبال بنده پروری Horrifying نام کره ای غلتید