racquetball

/ˈrækətˌbɒl//ˈrækətˌbɒl/

(نوعی تنیس بدون تور) راکت بال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a game played by two or four players in a walled court, with small strung rackets for hitting a rubber ball against the walls.

جمله های نمونه

1. I also enjoy windsurfing, tennis, racquetball, swimming, you name it.
[ترجمه گوگل]من همچنین از موج سواری، تنیس، راکتبال، شنا لذت می برم
[ترجمه ترگمان]همچنین از موج سواریه، تنیس، راکت بال و شنا لذت می برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At the time, racquetball was taking off.
[ترجمه گوگل]در آن زمان، راکتبال در حال اوج گرفتن بود
[ترجمه ترگمان]اون موقع \"راکت بال\" خاموش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For his part, Mayor Miller says he plays racquetball, and thus has never witnessed Thoreson sharing the greens with developers.
[ترجمه گوگل]به نوبه خود، شهردار میلر می گوید که راکتبال بازی می کند و بنابراین هرگز شاهد اشتراک ثورسون با توسعه دهندگان نبوده است
[ترجمه ترگمان]شهردار میلر به نوبه خود می گوید که او racquetball بازی می کند و در نتیجه هرگز شاهد تقسیم Thoreson با توسعه دهندگان نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Karl exercises by playing racquetball twice a week.
[ترجمه گوگل]کارل با بازی راکتبال دو بار در هفته ورزش می کند
[ترجمه ترگمان]کارل تمرین های خود را دو بار در هفته انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Racquetball, weightlifting and bowling are year - round activities.
[ترجمه گوگل]راکتبال، وزنه‌برداری و بولینگ فعالیت‌های سالانه هستند
[ترجمه ترگمان]وزنه برداری، وزنه برداری و بولینگ فعالیت های مربوط به سال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. How about one last game of racquetball?
[ترجمه گوگل]آخرین بازی راکتبال چطور؟
[ترجمه ترگمان]آخرین بازی راکت بال \"چطوره؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Try something new. Tennis and racquetball are great alternative workouts. Both provide cardio and an allover workout.
[ترجمه گوگل]چیز جدیدی را امتحان کن تنیس و راکتبال تمرینات جایگزین عالی هستند هر دو یک تمرین کاردیو و کلی را ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]یک چیز جدید را امتحان کنید تنیس و تنیس ورزش های جایگزین خوبی هستند هر دوی آن ها ورزش کاردیو و ورزش allover را ارائه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now he likes the outdoors, racquetball and girls.
[ترجمه گوگل]حالا او بازی در فضای باز، راکتبال و دختران را دوست دارد
[ترجمه ترگمان]\"حالا اون از بیرون خوشش میاد\" راکت بال و دخترا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Carol enjoys bicycling with her kids and playing racquetball. She has a longing to return to stained glass!
[ترجمه گوگل]کارول از دوچرخه سواری با بچه هایش و بازی راکت بال لذت می برد او آرزوی بازگشت به شیشه های رنگی را دارد!
[ترجمه ترگمان]کارول \"از دوچرخه سواری با بچه هاش لذت میبره\" و \"راکت بال\" بازی میکنه دلش می خواهد به شیشه stained برگردد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Play Sports with Your Friends – Racquetball, tennis, kickball, basketball. . . Honestly, it doesn't matter what you play, so long as it's an active sport that you enjoy.
[ترجمه گوگل]با دوستان خود ورزش کنید - راکتبال، تنیس، کیک بال، بسکتبال صادقانه بگویم، مهم نیست که چه چیزی را انجام می دهید، تا زمانی که این یک ورزش فعال باشد که از آن لذت می برید
[ترجمه ترگمان]ورزش با دوستان Your، تنیس، kickball، بسکتبال، بسکتبال، این مهم نیست که شما چه بازی می کنید، تا زمانی که این ورزش فعال و فعال باشد که شما از آن لذت ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Racquetball & def weightlifting and bowling are year - round activities.
[ترجمه گوگل]راکتبال و وزنه برداری دف و بولینگ فعالیت هایی در تمام طول سال هستند
[ترجمه ترگمان]racquetball & def و بولینگ فعالیت های دور از سال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The next issue of a leading racquetball magazine featured Gonzolas on its cover.
[ترجمه گوگل]شماره بعدی یک مجله برجسته راکتبال گونزولاس را روی جلد خود نشان داد
[ترجمه ترگمان]موضوع بعدی مجله \"racquetball\"، Gonzolas را در پوشش خود نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Matt: You want to go play racquetball?
[ترجمه گوگل]مت: میخوای بری راکتبال بازی کنی؟
[ترجمه ترگمان]\"میخوای بریم\" راکتبال بازی کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I love chess, racquetball, cooking, sitting around and having a cup of coffee with family.
[ترجمه گوگل]من عاشق شطرنج، راکتبال، آشپزی، نشستن و نوشیدن یک فنجان قهوه با خانواده هستم
[ترجمه ترگمان]من شطرنج را دوست دارم، اسکواش، اشپزی، نشستن و نوشیدن یک فنجان قهوه با خانواده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• game similar to handball but played with a small racquet rather than the bare hands

پیشنهاد کاربران

راکت بال { نوعی تنیس بدون تور}
مثال:
I also enjoy windsurfing, tennis, racquetball, swimming, you name it.
من همچنین از موج سواری با باد، تنیس، راکت بال {تنیس بدون تور}، شنا و از این قبیل موارد لذت می برم.
رفاقت بدون سکس یا شاید سکس بدون رفاقت
تنیس بدون تور
اسگواش

بپرس