1. stock-car racing
مسابقهی اتومبیل رانی توسط اتومبیلهای معمولی (نه کورسی)
2. that racing car was really shifting
آن اتومبیل کورسی واقعا تند میرفت.
3. formula 1 racing cars
اتومبیلهای کورسی ردهی اول
4. we are racing (against) the clock
داریم با سرعت هر چه تمامتر کار می کنیم.
5. the kentucky derby is a racing classic
مسابقهی اسبدوانی کنتاکی دربی در نوع خود معروف است.
6. She agreed to buy the car, but stipulated racing tyres and a turbo-powered engine.
[ترجمه ترگمان]او با خرید خودرو موافقت کرد، اما تصریح کرد که لاستیک ماشین و موتور توربو جت
[ترجمه گوگل]او موافقت کرد که ماشین را بخرد، اما رینگ های مسابقه ای و موتور توربو را تنظیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The general standard of racing was abysmal.
[ترجمه ترگمان]معیار عمومی مسابقه افتضاح بود
[ترجمه گوگل]استاندارد عمومی مسابقه بدبینانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The racing season starts in June.
...