1. revolutionary forces
نیروهای انقلابی
2. revolutionary guards
پاسداران انقلاب
3. revolutionary slogans were splashed on the walls of the city
بر در و دیوار شهر شعارهای انقلابی نوشته بودند.
4. a revolutionary invention
اختراع تحولآمیز
5. a revolutionary leader
رهبر انقلابی
6. nascent revolutionary ideas
عقاید انقلابی در حال تکوین
7. the revolutionary change in the people's thoughts
دگرگونی بنیادین در افکار مردم
8. the revolutionary period that the world is traversing now
دوران انقلابی که اکنون دنیا میگذراند
9. they wanted to create revolutionary cadres in every university
آنها میخواستند درکلیهی دانشگاهها گروههای انقلابی به وجود آورند.
10. It is highly important for us to combine revolutionary sweep with practicalness.
[ترجمه ترگمان]برای ما بسیار مهم است که sweep انقلابی را با practicalness ترکیب کنیم
[ترجمه گوگل]ما برای پیاده سازی انقلابی با کاربردی بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را ...