🔸 معادل فارسی:
واقعاً به معنای واقعی کلمه / دقیقاً همون طور که گفته شد / بدون اغراق
در زبان محاوره ای:
واقعاً همینه، بدون شوخی، به معنای واقعی ش، جدی جدی
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( تأکیدی – توضیحی ) :**
برای تأکید بر این که چیزی دقیقاً همون طور که گفته شده اتفاق افتاده، نه به صورت استعاری یا اغراق آمیز
مثال: He was quite literally shaking with fear.
واقعاً داشت از ترس می لرزید—بدون اغراق.
2. ** ( طنزآمیز – دوپهلو ) :**
گاهی برای شوخی یا بازی با زبان، وقتی جمله هم معنای واقعی داره هم استعاری
مثال: She exploded—quite literally, the soda bottle burst in her hand.
منفجر شد—واقعاً، بطری نوشابه توی دستش ترکید.
3. ** ( انتقادی – زبانی ) :**
برای اصلاح یا تأکید بر اینکه جمله ای که ممکنه استعاری به نظر بیاد، در واقع معنای تحت اللفظی داره
مثال: He was buried in paperwork—quite literally, his desk collapsed.
زیر کاغذها دفن شده بود—واقعاً، میز کارش فرو ریخت.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
literally – truly – actually – in the strictest sense – word - for - word
واقعاً به معنای واقعی کلمه / دقیقاً همون طور که گفته شد / بدون اغراق
در زبان محاوره ای:
واقعاً همینه، بدون شوخی، به معنای واقعی ش، جدی جدی
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( تأکیدی – توضیحی ) :**
برای تأکید بر این که چیزی دقیقاً همون طور که گفته شده اتفاق افتاده، نه به صورت استعاری یا اغراق آمیز
مثال: He was quite literally shaking with fear.
واقعاً داشت از ترس می لرزید—بدون اغراق.
2. ** ( طنزآمیز – دوپهلو ) :**
گاهی برای شوخی یا بازی با زبان، وقتی جمله هم معنای واقعی داره هم استعاری
مثال: She exploded—quite literally, the soda bottle burst in her hand.
منفجر شد—واقعاً، بطری نوشابه توی دستش ترکید.
3. ** ( انتقادی – زبانی ) :**
برای اصلاح یا تأکید بر اینکه جمله ای که ممکنه استعاری به نظر بیاد، در واقع معنای تحت اللفظی داره
مثال: He was buried in paperwork—quite literally, his desk collapsed.
زیر کاغذها دفن شده بود—واقعاً، میز کارش فرو ریخت.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
به معنی واقعی کلمه
مثال:
It was quite literally illegal
به معنی واقعی کلمه غیر قانونی بود
مثال:
به معنی واقعی کلمه غیر قانونی بود