quit around

پیشنهاد کاربران

ترتیب: قدیمیجدیدرای موافقرای مخالف
حسین کتابدار١١:٢٣ - ١٤٠٤/٠١/١٢می تواند به صورت غیررسمی به معنای دست کشیدن از کاری بدون جدیت و تمرکز باشد، شاید به این صورت که کسی از یک کار به کار دیگر بدون پایان دادن مناسب سرگردان شود.
( مترادف ها ) : give up casually, abandon halfway, flit from task to task
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
John needs to stop quitting around and commit to finishing his project.
After quitting around from job to job, she finally decided to pursue a stable career.

گزارش
0 | 0
مصباح٠٤:١٥ - ١٤٠٢/٠٢/٣٠کنار گذاشتن
گزارش
1 | 0

بپرس