quisling

/ˈkwɪzl̩ɪŋ//ˈkwɪzl̩ɪŋ/

معنی: خائن، میهن فروش
معانی دیگر: خیانتکار، وطن فروش، حاکم دست نشانده اجنبی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a citizen of a political unit who collaborates with an invading force, esp. one who exercises political power on behalf of a foreign conqueror.

جمله های نمونه

1. You know, there's a new biography of quisling.
[ترجمه گوگل]می دانید، بیوگرافی جدیدی از کوئیسلینگ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]میدونی، یه بیوگرافی جدید از \"quisling\" هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some netizens are relentless in their resentment of her. Even her micro blog followers received warnings to stay away from the "quisling".
[ترجمه گوگل]برخی از کاربران اینترنت در رنجش خود از او بی امان هستند حتی دنبال کنندگان خرد وبلاگ او اخطارهایی دریافت کردند که از "کوئیسلینگ" دوری کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم netizens در نفرت خود از او بیرحم هستند حتی پیروان micro نیز هشدارهایی دریافت کردند تا از \"quisling\" دور بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jiang Qing said: " Deng Xiaoping is a quisling and a fascist! "
[ترجمه گوگل]جیانگ چینگ گفت: "دنگ شیائوپینگ یک کوئیسلینگ و یک فاشیست است!"
[ترجمه ترگمان]جیانگ کینگ می گوید: \"دنگ Xiaoping a و فاشیستی است!\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is a quisling.
[ترجمه گوگل]او یک کوئیسلینگ است
[ترجمه ترگمان] اون یه \"quisling\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The schools were closed, and did not reopen till Quisling backed down.
[ترجمه گوگل]مدارس تعطیل شدند و تا زمانی که کویسلینگ عقب نشینی نکرد، باز نشدند
[ترجمه ترگمان]مدارس بسته شدند و تا زمان عقب نشینی quisling بازگشایی نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خائن (اسم)
renegade, betrayer, traitor, ratter, quisling, recreant

میهن فروش (اسم)
betrayer, ratter, quisling, judas, rat, serpent, sell-out

انگلیسی به انگلیسی

• traitor, one who betrays his nation to an enemy
a quisling is a traitor who helps the enemy army that has invaded his or her own country; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

💢 دوستان کلمات زیر همگی مترادف هم هستند:
🔘 Traitor
🔘 Turncoat
🔘 Collaborator
🔘 Quisling
✅ Definition:
👉 Someone who betrays their country or group to help an enemy.
✍ توضیح: A traitor who collaborates with an enemy
🔍 مترادف: traitor
💡 معادل فارسی: خائن؛ وطن فروش
✅ مثال: The government labeled him a quisling for assisting the invading forces
quisling
قویسلینگ ( شخصیت تاریخی نروژی که همکاری با آلمان نازی داشت )
مثال: Quisling's collaboration with the Nazis is widely condemned.
همکاری قویسلینگ با نازی ها به شدت محکوم شده است.
نام سیاستمدار نروژی که به کشورش در مقابل نازی ها خیانت کرد و کلمه خائن از نامش برگرفته شده است
Quisling

بپرس