quinary

/ˈkwaɪnəriː//ˈkwaɪnərɪ/

معنی: پنج پنجی
معانی دیگر: پنج تایی، پنج گانه، پنجه، خمسه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: consisting of five, or arranged in sets of five.
اسم ( noun )
حالات: quinaries
• : تعریف: a set or group of five.

جمله های نمونه

1. The quinary sector also includes domestic activities such as those performed by stay-at-home parents or homemakers.
[ترجمه گوگل]بخش کوینری همچنین شامل فعالیت های خانگی مانند فعالیت هایی است که توسط والدین خانه نشین یا خانه داران انجام می شود
[ترجمه ترگمان]بخش quinary همچنین شامل فعالیت های داخلی مانند آن هایی است که توسط والدین خانگی یا homemakers انجام می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The invention relates to a quinary polymerization fluororesin containing hydroxy and a synthesis method of the quinary polymerization fluororesin.
[ترجمه گوگل]این اختراع به یک فلورورزین پلیمریزاسیون کوینری حاوی هیدروکسی و یک روش سنتز فلورورزین پلیمریزاسیون کوینری مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]این اختراع به یک fluororesin quinary fluororesin حاوی هیدروکسی and و یک روش سنتز of quinary fluororesin مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This World Expo Shanghai Participating Nations' Pavilions Quinary Medallion Set is made by authorization of the Bureau of Shanghai World Expo Coordination.
[ترجمه گوگل]این مجموعه مدالیون کوینری غرفه های کشورهای شرکت کننده در نمایشگاه جهانی شانگهای با مجوز دفتر هماهنگی نمایشگاه جهانی شانگهای ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه جهانی اکسپو هم کاری های شانگ های medallion را با اجازه دفتر هماهنگی اکسپو جهانی شانگهای انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And it also puts forward an establishment of quinary base genetic classification for the ferro manganese crusts, which is of. . .
[ترجمه گوگل]و همچنین یک طبقه‌بندی ژنتیکی پایه کوینی را برای پوسته‌های فرو منگنز ارائه می‌کند که از
[ترجمه ترگمان]و همچنین ایجاد یک طبقه بندی ژنتیکی پایه برای پوسته های manganese ferro را مطرح می کند که از
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This World Expo Shanghai Participating Nations' Pavilions Quinary Silver Medallion Set is made by authorization of the Bureau of Shanghai World Expo Coordination.
[ترجمه گوگل]این مجموعه مدالیون نقره ای کوینری غرفه های کشورهای شرکت کننده در نمایشگاه جهانی شانگهای با مجوز دفتر هماهنگی نمایشگاه جهانی شانگهای ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه جهانی اکسپو Quinary Silver عضو سازمان هم کاری شانگهای با اجازه دفتر هماهنگی اکسپو جهانی شانگهای ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An experimental study on metastable equilibria at 288K in the quinary system was done by isothermal evaporation method, also.
[ترجمه گوگل]همچنین یک مطالعه تجربی بر روی تعادل های ناپایدار در 288K در سیستم کوینری به روش تبخیر همدما انجام شد
[ترجمه ترگمان]یک مطالعه تجربی بر روی تعادل metastable در حدود ۲۸۸ K در سیستم quinary با روش تبخیر ایزوترمال انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پنج پنجی (صفت)
quinary

تخصصی

[ریاضیات] پنج تائی، پنج به پنج، از مرتبه ی پنج دستگاه شمار در مبنای پنج

انگلیسی به انگلیسی

• numerical system based on the number 5
fivefold, quintuple; arranged in groups of five; composed of five parts; based on the number 5

پیشنهاد کاربران

بپرس